Baby Daddy {Larry*Mpreg*Short...

Od ff_translation

69.3K 8.1K 531

"من میخوام بچه داشته باشم..." "نه،نمیخوای." هری میخواست که پدر بشه و لویی نمیخواست،اما همیشه اون اتفاقی نمیوف... Více

Baby Daddy
0.1
0.2
0.3
0.4
0.5
0.6
0.7
0.8
0.9
1.0
1.1
1.2
1.3

1.4

4.4K 482 47
Od ff_translation

بچه واقعا خوشگل بود.

اون یه پسر بچه بود، با چشمای 'مامانش' و موهای پدرش.
اسمش اِلریک (Elric) بود.
هری فکر میکرد این اسم واقعا براش ساخته شد.

لویی و هری هردو هنوزم بخاطر این حقیقت که الان یه بچه باهم دارن شوکه بودن. بچه خودشون.
اون رو به سرپرستی نگرفته بودن، بچه ی کسی دیگه نبود، از رحم اجاره ای نبود...مال خودشون بود.

اون بچه از عشق و علاقه ی خودشون بوجود اومده.
تجربه ای که کلمات قادر به توصیف و توضیحش نیستن.

و حالا، این شروع یه زندگی جدید بود. شروع یه داستان فوق العاده. اون قصه درباره کل اون خانواده بود.

این تازه شروعش بود.

پایان.

.
مرسی که خوندین گایز:')❤
امیدوارم خوشتون اومده باشه:)
ببخشید که کوتاه بود یا هرچی...❤

Pokračovat ve čtení

Mohlo by se ti líbit

24K 3.9K 74
شروعی فراتر از عشق...!♡ 🧠#Miss_Aylar🫀
386 144 9
[Completed] زمان چطوری میگذره؟ تاحالا بهش دقت کردی؟ او میگه آروم میگذره چون وقایع دیشب انگار چندصد سال پیش رخ داد و من میگم سریع میگذره چراکه انگار ه...
71.9K 14.4K 30
• Persian Translation 🔥 فیک ترجمه ای توسط چانبک وورلد 📎 Telegram Link: @chanbaekworld ✨ نویسنده : ParkBacon 📎 Wattpad Link: https://www.wattpad...
127K 20.7K 59
کاپل: کوکمین . . . . ژانر : عاشقانه ، مثبت هجده ، امپرگ ، امگاورس ، درام ، خانوادگی ( اس*مات مثبت ???? داره ) #kookmin: #1 #jimin: #4 # امگاورس: #۱۰...