Funny Imagines (Persian Imagi...

By maryamin2017

13.1K 1.2K 299

ایمجین های کوتاه و خنده دار وان دایرکشن More

قبل از خواندن
بهترین روز ( زین مالیک )
رستوران ( هری استایلز )
بی اف ( هری استایلز )
کنسرت ( هری استایلز )
نگاه ( لویی تاملینسون )
جی ای وای ( هری استایلز )
عکس ( زین مالیک )

یک صبح زیبا ( لیام پین )

1.3K 174 37
By maryamin2017

مثلا با لیام رفتیم کوه :|

.

.

.

لیام میشینه رو یه تخته سنگ، مام کنارش میشینیم. :)

یه ساندویچ در میاریم و تو هوای آزاد شروع میکنیم به خوردن. :P

لیام مث گرسنگان سومالی، کل ساندویچرو یکجا میبلعه. O__o

مام برای اینکه کم نیاریم، ساندویچ خودمونو درسته قورت میدیم. :P

وقتی که صورتمون مث آفتاب پرست تغییر رنگ میده، لیام متوجه میشه داریم خفه میشیم. >__<

میدوئه میره برامون از رودخونه آب میاره. :O

مام میگیریم میخوریم. :P

ساندویچه میره پایین. :)

بعد از لیام بخاطر نجات دادن جونمون تچکر میکنیم. :D

دو سال بعد بر اثر میکروبی که در آب رودخونه بوده، در میگذریم و جان به جان آفرین تسلیم مینماییم. :|

.

.

.

چقدر آتیش جهنم داغه :/



Continue Reading

You'll Also Like

246K 34.1K 39
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش...
23.5K 2.8K 9
پس از مرگ خانواده‌ی جئون، سرپرستی جونگ‌کوک یتیم رو عموش کیم تهیونگ قبول میکنه و توی پر قو بزرگش میکنه... اما چی میشه اگه جونگ کوک سعی در اغوا کردن ع...
11.2K 1.1K 7
وانشات های درخواستی که تو پیج fanfiction.27 در اینستاگرام گفتید
14.2K 3.2K 14
➳ Nicolay درحال آپ... ✍🏻 اون پسر بی‌چاره فقط برای تعطیلات به اوکراین سفر کرده بود؛ اما چه می‌دونست که همون موقع روس‌ها تصمیم می‌گیرن به اون کشور حمل...