سلام خوشملای من.
اوهوم..داستان یه کوچولو عشوه و عشوه بازی و رومانتیک و خشنه🤣
اگر فهمیدید چی گفتم خوشبختم شما مغزی همانند مغز من دارید.
این ایده ساعت سه شب به ذهنم اومدم.
دلم خواست براتون بنویسمش.
شاید جالب بشه.
بریم معرفی.
___
نام:کیم تهیونگ
سن: 17
رایحه:عسل و لاوندر
دانشجوی وکالت.
یک سال جهشی خونده. موفق ترین امگای خانواده اس. سلیطه پر عشوه ای که حتی دخترای فامیل جلوش کم میارن.
پدربزرگش رو دوست داره اما پدربزرگش اونو دوست نداره اما از طرفی مادربزرگش عاشق تهیونگه.
نام:جئون جونگ کوک
سن:31
رایحه:قهوه و شکلات تلخ
آلفای خشنی و قدرتمند ترین مافیای جهانی رو اداره میکنه.
عاشق امگاهای وحشی و پر عشوه اس.
جز مین یونگی کسی نمیدونه اداره پک با اونه و این یه رازه
از طرفی با هر امگایی تا به حال حتی نتونسته کنار بیاد.
نام:پارک جیمین
سن:26
رایحه:بابونه و سیب
امگای آلفا مین دست راست مافیا جئونه.
نگاه به قیافه کیوتش نکنید تنهایی یه باند رو نابود کرده.
عاشق دخترشون ماریه.
نام؛مین یونگی
سن:29
رایحه؛اکالیپتوس و نعناع
به شدت روی جفتش و توله اش حساسه.
حاضر براشون کل زمینو بکشه. از بچگی با جونگ کوک دوست بوده و اونم منتظر لونای پک و جفت جونگ کوکه
____
خب اینم از این.
داستان از این قراره که تهیونگ دانشجوی وکالت کنجکاومون روز دادگاه آلفا جئون با پافشاری دوستش رو میکشونه و میرن به دادگاه.
و بعد اونجا آلفا جیون رو میبینه و عاشقش میشه.
و موقعی که آلفا جئون تبرعه میشه و میخواد بره اتفاقی بهم برخورد میکنن و مفهمن جفت همن.
حالا اینکه بعدش چی میشه رو باید بخونید.
🤭
احتمالا یه پارتش رو امروز بذارم.
حمایتش کنید
دوستون دارم
Night