The sweet torment of love

By mobinaMoshtagh

26.9K 4.4K 460

اسم بوک^^عذاب شیرین عشق ژانر^^عاشقانه ♡امپرگ♡ومپایر♡اسمات♡تخیلی خلاصه همه ی مادر بزرگای مهربون درمود خوناشاما... More

توضیحات
معرفی شخصیت ها
Nonsense day
Evil plans
New crash
School of the Dumb
Space
Master-mind
Old mistakes and sins
Help me please😳
Jimin God of Drama
Ancient kingdom
wedding
Hard night
Unclear beats
little beakhun🌺
مینی فیک💜💋
Pregnancy
کیم یا جئون؟
پیچیده
خشم پارک چانیول😈
هورنی کوچولو💦
هورنی کوچولو2💦
صیغه ی کیم تهیونگ
جشن بزرگ:)
جشن بزرگ2 ^^
برگشت آلفا:)
اسپرمای فاکی کیم:)
یونمین و گذشته
دلم تنگ؟:)
چانیولی:)
چانیولی بوسیدش:)
چانیولی چرا اینجوری شد:)؟
نینی در راهه:)
جیمینی رفت:)
اسم توله ها؟
ایده افتضاح@-@
پارت آخر:)؟

مدرسه؟

278 55 2
By mobinaMoshtagh


بکهیون 6ساله*

بکهیون_چانیودییییییی یه خبر خوب دارمممم من میام پیش تو درسخ بخونم

تهیونگ_درس بکهیون درسخ چیه بچه

بکهیون با چشمای درشت حرف باباشو تایید کرد

چانیول همینطور که پسر رو زمین میزاشت با سر تایید کرد و سمت اتاقش رفت

اون خوب حواسش بود که نباید به بکهیون صدمه ای برسه....البته خدش همه جوره حواسش تو مدرسه به اون بود

اما خب بچه هایی که بخان اذیت کنن راهشو پیدا میکنن

بکهیون آروم لای درو باز کرد و واد اتاق شد چانیول مشت میز تحریرش نشسته بود

بکهیون_چانیودی؟ نالاحت شدی بکهیونی میخاد بیاد پیش تو درسخ بخونه؟

چانیول_آره بکهیون...خیلی ام ناراحت شدم....اونجا....اونجا به هیچکس نگو که منو میشناسی خب؟

لحنش دلسوزانه بود ولی درکش برای یه بچه 6ساله زیادی گنگ بود

بکهیون بغض کرده بهش نگاه کرد

وقتی دید نگاه چانیول نگاه قبل نیست با صدای بلند گریه کرد

جنی حراسون واید اتاق شد ولی قبل ورود همه به اتاق چانیول از در اتاقش رفت بیرون

اون نمیخواست بقیه ببینن چقدر شکننده شده

نامجون_بشین بهت گفتم من از پس یه ناهار ساده بر میام تو با اون شکم که ماه های آخره هی بیا اینور برو اونور

جین_وای نام جقدر غر میزنی من حاملمااا...وای هوف کمک کن بشینم

نامجون دستشو گرفت و کمک کرد همسر تپلش روی صندلی بشینه

جین_ما هنوز هیچ اسم کوفتی براش نزاشتیم....

نامجون_خب من هیچ ایده ای به ذهنم نمیرسه اسم پسرمون چی باشه....تازه انتخاب اسم برای دوقلو ها خیلی سخته هیچ اسمی نیست که پسر و دخترمون بیاددددد

نامجون حراسون میگفت

این مدت که جین حامله شده بود نامجون غرغرو تر شده بوو جای رپ های جین و توی عمارت میگرفت

تهیونگ_یه روزی کل این عمارت مال تو میشه

بکهیون_عمارت و نمیخاممممم

همینطور که کوک چشای اشکیشو پاک میکرد غرید

تهیونگ_میدونی که تو هرچی که بخوای برات فراهم میکنم پس بگو چی میخوای دوردونم

بکهیون_هیق بوگو چانیودی باهان مهلبون باشه مثه قبل دوسم داشته باشه

کوک نگاه در موندشو به تهیونگ داد

بعد خوابوندن بکهیون اولین جیزی که میخواست راجبش غر بزنه لوس کردن بچشون بود

نه اینکه حسودی کرده باشه ها؟ اصلااااااا جئون جونگکوک و حسودی؟

چانیول به چهره غرق خوابش نگاهی انداخت

چشم هاش ....که ذوق برای مدرسه رو روی هم گذاشته بودن

پلبهای نیمه بازش

پوستش...و عطر تنش که بوی نینی هارو میداد

(توروخدااا یه عطر از بوی نینی ها برای من بسازین)

همه و همه

بکهیون چشم هاش رو آروم باز کرد ولی

پنجره باز و عطر چانیول تنها چیزی بود که بازم نصیبش شد




های گایز

خب شماعا فک کردین من تو این دوسال که نبودم تغییری کردم خب سختتتتت در اشتباهین   من هنوز همونقدر کرمی هستم

یا ووت و کامنت بدین یا خداشاهده تک تک کاراکتراتونو جوری زجر میدم پاره شین😂😂😂

ووت و کامنت یادتوت نره  *نزارین سر کاراکترا پیاده کنم

دوستون دارم

*جوابش سکوت نی

گرامپی💜

Continue Reading

You'll Also Like

110K 15.5K 34
Genre : Romance ❄ Vampire ❄ Smut ❄ and .... Cap :Vkook ❄ Up: Unknown❄ By Amador❄️ ❄همیشه بین دوگروه گرگینه ها و ساحره ها دشمنی بوده و هست.البته حضور...
73.3K 17.4K 62
بوسه ی سمی (کامل شده)🩸🍷 خون پسرک آنقدر دلچسب بود که می توانست تا آخرین قطره جانش بنوشد و مثل باقی شکارهایش رها کند تا بمیرد ولی فلز سرد و سوزنده ای...
22.3K 3.8K 24
دو برادر یکی انسان یکی یه خوناشام خاص دنبال یه مکان امن برای همدیگه میگردن کاپل:کوکوی..سپمین...نامجین کاپل فرعی:چانبک تاریخ شروع:4\12\1400 تاریخ پایا...
35.8K 5.7K 16
خلاصه: خودت بخون قول میدم سورپرایز شی :) کاپل:ویکوک ، یونمین ، نامجین ژانر:اسمات،ومپایر،رومنس، سافت ، آمپرگ ,لیتل بوی زمان آپ : نامشخص⭐