Summary and Details

1K 105 8
                                    

سلام!
اين فن فيكشنى بود كه قولش رو داده بودم، همين ديروز تمومش كردم و عاشقش شدم، اصلا راه نداره ترجمش نكنم :))

اين فن فيكشن تو واتپد نيست، خداروشكر -_- و اينكه، خيلى هم طولانيه، حدود ٢٠٠ صفحه پى دى اف، من ميخواستم سال ديگه اين فن فيك رو بذارم ولى وقتى تمومش كردم ديدم داستان فوق العاده ايه و نتونستم صبر كنم.

از الانم بگم، اين داستان هپى اندينگه پس خيالتون راحت D:

كاور هم همين الان عجله اى درست كردم، موقتيه. مسخره نكنين -_- =))

و همينطور كه تو ديسكريبشن هست، اين داستان از رو فيلم sweet home alabama نوشته شده. ولى اينم بگم نويسنده خيلى جاهاشو تغيير داده. مثلا اون فيلم كُمديه ولى اين فن فيكشن غمگينه :| :)) كلا خيلى با اون فرق داره ولى داستانش همونه.

چون اين داستان طولانيه، به احتمال زياد ميخوايم هر قسمت زياد ترجمه كنيم تا زود تموم شه. ولى به جاش ديرتر ميذاريم ديگه.
قسمت اولش رو هم تا اخر هفته ميذارم. به شرط اينكه دوستاتونو تگ كنيد و وُتا بره بالا -_- D: خب، اينم از سامريش.

پنج سال پيش، هرى استايلز شهر كوچيكى كه توش بزرگ شده بود رو ترك كرد تا روياهاش رو دنبال كنه. اون زياد به چيزايى كه ترك كرد توجهى نداشت - يه زندگى، يه خانواده، و يه شوهر، كسى كه صبح از خواب بلند شد و ديد اون خونه رو ترك كرده.

الان، هرى هرچيزى كه ميخواست رو بدست اورده : اون پولداره، مشهور، و همه ميپرستنش، به علاوه دوست پسرش. اما وقتى دوست پسرش بهش درخواست ازدواج ميده، اون مجبوره با حقايق آزاردهنده گذشتش روبه رو بشه - و لويى، كسى كه كل اين پنج سال رو با رد كردن و برگردوندن كاغذاى درخواستِ طلاق هرى گذرونده...

اميدوارم از اين داستان خوشتون بياد. ❤️
-R

Got The Sunshines On My Shoulders Where stories live. Discover now