"10"

462 101 9
                                    

19 اوت

روبی امروز زمین خورد و دو تا از دندوناش افتادن.

اون همه ی روز توی اتاق کوچیکش بغل من گریه کرد.

همش ازم میپرسید :"تدی؟!؟! من زشت شدم؟! ددی هام دختر زشت نگه نمیدارن نه؟! منو میندازن سطل آشغالیییییی"

و لبخند نخی من هر لحظه بزرگ تر میشد!

ددی دیو براش یه جعبه دونات خرید و براش درباره ی دندون های شیری توضیح داد.

{ -تومو مین- }

Teddy Bear *Completed*Where stories live. Discover now