1.زیادی مهربون

19 3 0
                                    

داستان از نگاه رزا

سلام من رزا هستم رزا ویلیام من امسال 18ساله شدم من بخاطر موقعیت برادرم و تحصیلات خودم مجبور شدم بیام انگلستان زندگی کنم وتوی شرکت برادرم کار کنم در واقع ما دوتا از اصلی ترین سهام دارهای شرکت M.ITS هستیم.ما ایرانی هستیم اما به دلایلی اسم هامون عوض کردیم اما همو بیشتر به اسم ایرانی صدا میزنیم.

امروز من به خواست خودم با یکی از کارآموزها قراره برم یک سالن کنسرت رو آماده کنم البته برادرم بعد از اتمام برخی کاراش میاد.

وقتی رسیدیم اونجا طبق پوسترها دیدم که وان دایرکشن اجرا داره.یادم رفت بگم که من یه زایرکشنر هستم هنوز فکر میکنم زین بر میگرده اما همه چی ضد این هست
وقتی رفتیم داخل بهم گفتن که باید سریعتر اونجارو آماده کنم چون پسرا تمرین دارن.

من زود دست به کار شدم همه کابل هاآماده است و از اونجایی که من یکم آلزایمر دارم یاد رفت دستگاه سوییچ رو بیارم برای همین قرار بود الکس برام بیاره.

جسیکا اومد و بهم گفت که فری اومده منم تشکر کردم داشتم میرفتم که صدام زد

ج_ رزا؟
_ بله؟
ج_میشه من زودتر برم؟آخه امروز...
_مهم نیس جس برو
اومد محکم بغلم کرد و رفت.
وقتی فری رو دیدم سریع دویدم سمت و محکم بغلش کردم
_فریییییییی همیشه فرشته ی نجاتمی ....من کمک میخواستم.
ال_مگه جس باهات نیومد؟
_چرا کار داشت گفتم بره
ال_تو آخر با این کارات آسیب میبینی
_برای کسی که کل زندگیش آسیب دیده و همه رو تحمل کرده و خرد شده مهم نیست !
ال_فرزانه...قرار بود دیگه....
یکی پشت سر فری چند بار سرفه کرد
ال_ببخشید آقای هوران ما...
ن_نه الکس مهم نیست و لطفا بگو نایل.
ال_باشه
ن_شما؟
_خب من.....رزا هستم رزا ویلیام.خواهر الکس و از شرکت M.IT.Sاومدم که اینجارو برای کنسرت فردا شب آماده کنم.

هوففففف گاد کی من اینقد دست و پا چلفتی شده بودم؟هرچند باید بی احساس بودن رو بهتر ازاین یاد بگیرم چون.....

نایل دستش رو آورد جلو و رشته ی افکار منو بهم زد

ن_نایل هوران از
_وان دایرکشن
ن_دایرکشنری؟

الکس داشت میگفت آره اما زوذ گفتم نه.فک کنم شک کرده

ن_خب گایز من.....معذرت میخوام ناخواسته حرفاتون رو شنیدم؛الکس چرا به رزا گفتی فرزانه؟
ال_من برم سوییچ رو وصل کنم
_هی ال بهتره نری چون دوست ندارم کارم خراب شه
سوییچو گرفتمو در رفتم موقع فرار با چشماش میگفت که من نمیخوام چیزی به نایل بگم چون آخرش لو میری.سریع برگشتمو گفتم
_ال من یکم کمک نیاز دارم ..میشه بیای؟
ال_حتمن ببخشید نایل باید برم
ن_برو اما دفعه دیگه نمیزارم از جواب دادن در برین
من و ال_می بینیم

New lifeWhere stories live. Discover now