:«یا مسیح»
اون کیم تهیونگ بود البته روحش
تیشرت مشکی با شلوار جذب زغالی ولی اطرافش انگار دوده سیاهی بود و سفیدی چشماش قرمز بود
:«این همه فیلم در روحا مگه نساختن که احضار نکنین»
ولی جونگکوک تو شوک بود
:«خدای من حرف میزنه»
تهیونگ اخمی کرد که باعث شد ترسناک تر بشه
:«معلومه حرف میزنم مگه گربه سخنگو دیدی تعجب میکنی»
ولی پسر چیزی نگفت
اهی کشید
:«چیکارم داشتی احضارم کردی»جونگکوک:«اها درسته»
:«ددی کیم من عاشقتم»
نمیدونست چه انتطاری داشت ولی قطعا هر چیزی غیر از این
:«خیله خب حالا من رو برگردون»
چشم راستش پرید
:«چی؟»تهیونگ:«توهم مثل یکی از اون فن های دیوونه چیز جدیدی نیست»
قطعا انتظار این رو نداشت آیدلش خیلی با فنهاش مهربون بود
تهیونگ:«حالا برم گردون»
دست به سینه به در تکیه داد و منتظر شد اون خرگوش با قلب شکسته برش گردونه
قلبش خورد شده بود و به یه روح چی میگفت؟ تا همین جا هم کاره احمقانه ای کرده بود
کتاب رو باز کرد و برای برگردوندن روح وردی خوند و بشکنی زد
برای اینکه مطمئن بشه صداش کرد
:«آقای کیم هستی؟»
با نشنیدن صدا بلند شد و قلبی درد گرفته به تخت رفت و چشماش رو بست داشت به خواب میرفت که
:«هی باید یه کاری برام انجام بدی»
![](https://img.wattpad.com/cover/364690772-288-k18500.jpg)
YOU ARE READING
Summons Kim Taehyung ll vkook
Horrorهمه با خبر مرگ آیدل معروف کیم تهیونگ 27ساله شوکه شده بودن ولی نه به اندازه فن درجه یکش جئون جونگکوک پس دست به کاری خطرناک میزنه. احضارش میکنه