یه جون
همه خواب بودن و تنها کسی که بیدار بود من بودم
حوصلم سر رفت و تصمیم گرفتم برم بیرون بشینم
از اتاق رفتم بیرون و دیدم یوری رو مبل نشسته بود و تو گوشیش فیلم میدیددختره خیلی خوشگل و کیوتی بود
اخلاق ارومی داشت و مهربون بود
دقیقا تایپ خودم ولی خب مطمئنن قرار نیست هیچوقت بهم پا بده😂نشستم کنارش انقدر غرق فیلم بود که متوجه من نشد
سرفه الکی کردم که سرشو از تو گوشی دراورد و بهم سلام کرد دوباره سرشو برد تو گوشی
خب الان دیگه کامل مطمئن شدم قرار نیست بهم پا بدهیه جون:کارِتون رو صحنه تو مراسم ماما خیلی خوب بود بدون اهنگ پس زمینه و اونم برای اولین بار انقدر عالی اجرا کردن واقعا استعداد میخواد
یوری:مرسی کار شما هم عالی بود
اینو گفت و دوباره سرشو کرد توگوشی
یه جون:همیشه انقدر کم حرفی؟بلاخره گوشیشو خاموش کرد و گذاشت کنار و بهم نگاه کرد و گفت:نه همیشه ولی الان حرفی نداشتم بزنم
یه جون:خب پس من حرف میزنم تا تو ام حرفت بیاد اوکیهه؟
خندید و گفت:اوکییه جون: چه سبک موسیقی دوست داری؟
یوری: صد در صد کلاسیک
یه جون:شوخی میکنییی؟منم عاشق موسیقی کلاسیکمیوری که انگار مشتاق شده بود با هیجان گفت:خواننده مورد علاقه ات کیه؟؟؟
یه جون:فلانییوری: وای منممم
همینجوری سرگرم حرف زدن بودیم که می سون وارد پذیرایی شد و همینجوری که چشماشو میمالید گفت:هیونگگ گشنمهکلافه از اینکه پرید وسط حرفمون برگشتم سمتش و گفتم:خب برای خودت یه چیز درست کن
اومد سمتم و دستمو کشید و گفت :تو درست کنن لطفاایوری خندید و گفت:من درست میکنم فقط قبلش بزارید بقیه رو بیدار کنم
یوری رفت تا بقیه رو بیدارکنه که مشت خیلی ارومی به می سون زدم و گفتم:داشتم سعی میکردم مخشو بزنمم چرا مزاحممون شدیمی سون:پوففف هیونگ اینا مخشون زده نمیشه
خواستم جوابشو بدم که ادامه داد:منم برم پسرارو بیدار کنم
.
.
یوریاول رفتم جیوو رو بیدار کردم و بعدش بقیه دخترارو
هجین و لی لی و مینجی با سر و صدا و شیطنتای همیشگیشون از اتاق بیرون اومدن
اعضای تیم اومدن و دوربینارو روشن کردن و برای حفظ ظاهر همه رفتیم تو اتاقامون و از اول مثلا بیدار شدیمداشتم غذا درست میکردم که حضور یکی رو کنارم حس کردم
برگشتم سمتش دیدم یه جونه
یه جون:کمکمیخوای؟
یوری:بلدی؟
یه جون:یه چیزایی حالیمه
لبخندی زدم و بهش گفتم پیازارو خورد کنه
مشغول شد و بعد پنج دقیقه صدای فین فینش اومدبا تعجب برگشتم سمتش و گفتم:گریه میکنی؟
با چشای اشکی برگشت سمتم و گفت:نه فقط یه دختر خانومی بهم یه کاری داده اندازه کل زندگیم عذاب بکشمبا دیدن قیافه اش زدم زیر خنده ،واقعا کیوت شده بود
دست از کار کشیدم و گفتم:وای چرا این شکلی شدی😂بیا اینور خودم خورد میکنم وگرنه چشاتو از دست میدی
یهو جدی شد و گفت:هیی من قویی ام این چیزا منو از پا در نمیارهچند ثانیه بعد
یه جون:یوری شییی غلط کردممم خودت خورد کن چشام داره از دست میره
بهش خندیدم و گفتم: باشه باشه برو 😂شروع به خرد کردن پیازا شدم که ووشیک اومد تو وگفت:ببخشید اون واقعا تو غذا درست کردن خوب نیست ،کاری هست به من بگو
برگشتم سمتش و با لبخند گفتم:میتونید مواظب باشید غذا نسوزه؟
ووشیک:اره حتما ،راستی انقدر رسمی باهام حرف نزن راحت باشلبخندی زدم و گفتم:باشه حتما
مشغول غذا درست کردن بودیم که صدای جیغ یکی از تو پذیرایی اومد .....
.
.
.
سلامممم
بیاید بگید کدوم کاپل به نظرتون بیشتر بهم میان🩷
VOCÊ ESTÁ LENDO
My romantic Mistake:)
Romanceلی لی دختره دورگه ایرانی کره ای که بعد از سالها به ارزوش میرسه و ایدل میشه اما داستان اینجا تموم نمیشه. دختر داستان ما عشق رو تجربه میکنه عشقی ممنوعه:).. +میترسم خیلی میترسم اگه نزارن باهم باشیم چی _نترس دخترم تو ماله منی نمیزارم ازم جدات کنن:) ژان...