5

181 13 6
                                    

یونجون:اوی کجا میری
🐱خفه خون بگیر
یونجون:بدرک گاو
🐱اون رییسته
یونگی سوار ماشینش شد و روشنش کرد که همون لحضه صدای تیر اومد با تعجب در ماشین رو باز کرد که دید یونجون اسلحش رو در اورده و داره به اطرافم نگاه میکنه
🐱تو تیر زدی؟!
یونجون:نه
🐱عالی شد تو روزی که خیر سرم میخواستم استراحت کنم و از کار در برم....
با شنیدن دوباره ی صدای گلوله یونگی سریع دوید سمته یونجون
🐱کثافت تو روحتون اسلحم رو تو خونه جا گذاشتم
یونجون:یبارم که شده کارتو جدی بگیر
🐱وایسا تهیونگ چرا نمیاد بیرون
یونجون:یاخدا راست میگی ها
🐯احمقا صدا از اینجا میاد
یونجون:جان؟!
🐯اینجا یه جنازه افتاده بدویین برین دنبال قاتل
یونگی و یونجون دویدن سمته خیابون
🐱از کجا معلوم با ماشین نرفته باشه
یونجون:صدا ماشین نیومد
🐱نکته ی خوبی بود
یونجون:اونه اسلحه دستشه
🐱تیر بزن بهش
یونجون:احمق نباید بهش بزنم
🐱ایست پلیس میامی دی
یونجون:گاو اینجا سئوله
🐱هواسم نبودددد
با وایسادن قاتل یونجون و یونگی هم وایسادن و یونگی دستبند رو در اوردم و رفت سمتش
🐱بهترین کار رو کردی جرم خودتو سنگین تر نکردی
با حلقه شدن دسته قاتل دور گردنش جیغ زد
یونجون:اهای ولش کن
قاتل:ازم دورشو اسلحت رو بنداز پایین وگرنه میکشمش
یونجون:ببین قول میدم اگه ولش کنی تو دادگاه کمکت کنم
قاتل:عمرا تو و این رو هم میکشم
🐱وایسا من اشهدمو بخونم
🐱اشهدو ان لا الله ... یا علی مددی
یونگی دست قاتل رو گاز گرفت و یونجون یه تیر به شونه ی قاتل زد
🐱من همش میگم باید منو تورو بهترین تیم کنن میگی نه
یونجون:یه قران مجید( دوستان گرامی کی گفته کره ای ها قران ندارن؟! ) یبارم نگفتی
🐱خوبه توام ها بلندش کن بریم پیش تهیونگ

fake loveWhere stories live. Discover now