هی گایز
حالتون چه طوره؟
این استوری ای که میخوام این بار معرفی کنم، نیاز به حمایت خیلی زیادی داره.
تا ۳۰ پارت آپ شده بود که دوستان زدن و ریپورتش کردن.
نویسنده داره دوباره آپ میکنه و نیاز به حمایت داره.
یکی از استوری های مورد علاقه ی خودمم هست و مطمئنم که شمام قراره ازش خیلی خیلی لذت ببرید.
خب بریم سراغ معرفی.
کاپل: لری/زیام
تاپ/باتم: شیرینگ
وضعیت در حال آپ (۲ پارت تا الان)
نویسنده:AtinaHazza
- خودت چی دد؟ تو دوست داشتی وقتی بزرگ شدی چیکاره بشی؟
صدای لطیف و نوک زبونی دختر کوچولوش در گوشش پیچید و باعث شد لبخند تلخی روی لب های باریکش نقش ببندد.
- نمیدونم هانی... اگه پنج سال پیش بود میگفتم کار مورد علاقم متعلق به اون بودنه! اما الان؟ مطمئن نیستم... شاید گفتن اینکه میخواستم سنگدل تر از لویی گذشته باشم و اجازه ندم با بوسه های شیرین و لطیفش روی اینچ به اینچ بدنم اسمش رو هک کنه تا قلب و روح و جسمم رو عاشق خودش نکنه، بهترین جواب باشه.
صدای آروم و درد دیدش باعث فشرده شدن قلب دختر کوچولو شد. درسته چیزی از حرف های پدرش نفهمیده بود اما اون دختر لویی بود! اون به کلمات پدرش گوش نمیداد تا متوجه مشکلش بشه. بلکه از لحن حرف زدنش متوجه دردی که بال هاش رو شکسته بود میشد. بی حرف سرش رو به سیته ی پدرش تکیه داد و به صدای قلب آشفته اش که با شدت خودش رو به سینه اش میکوبید گوش داد.
آن مرد به شدن شکسته بود و روحش ترک های بزرگی برداشته بود؛ اما هنوز هم با يادآوري قاتل بی رحم روحش، قلب خیانت کارش به تلاطم می افتاد و برای دریافت ذره ای نوازش از جانب او آنقدر خود را به در و دیوار سلولی که صاحبش او را در آن محبوس کرده بود میکوبید تا به خون بیفتد و خون آغشته به درد، قلب مجنونِ تشنه به معشوقش را تسکین دهد.
~~~~~
خب! اینم از خلاصه.
بچه ها قلم خیلی روونه و داستان کشش لازم رو داره. اونطوری نیست که بعد از خوندن چند پارت خسته شین. انقدر میخونید تا وقتی که به خودتون میاین و میبینید چند ساعت گذشته.
راجه به غلط های املایی و نگارشی هم باید بگم خیالتون راحت. خصوصا اینکه نویسنده دوباره داره پارت های قدیمی رو ادیت میزنه و آپ میکنه.
شخصیت پردازی کرکترا خیلی قابل درکه. هرچند ممکنه بعضی از کرکتر هارو اوایل داستان اصلا درک نکنید ولی به مرور متوجه همه چی میشید.
داستان از دوران دبیرستان لری شروع میشه ولی قرار نیست به همونجا ختم بشه.
نویسنده خودش گفته که قراره تا پارت ۳۰ که قبلا آپ شده بود، زود تر آپ کنه تا ادامه داستان رو پیش بره.
پس لطفا حمایت کنید و باهاش مهربون باشید.
از خودتون مواظبت کنید و در این حین، به کسی آسیب نزنید.
Love🖤P
YOU ARE READING
Larry Stories🖤💫
Romanceهی بیبیز✌🏼 اینجا استوری های خوب و خفنی که از لری میشناسم و معرفی میکنم... تنها هدفم اینه که حتی یه نفر بیشتر از فف های آبکی، بتونه فف های قوی بخونه.... حمایت کنید ازشون💫 Love🖤 P
