Select All
  • AnoTheR
    3K 630 34

    خورشیدک! اینو ببین! یه طراحی مناسب برای یه شاهکار هنری! زیباست، دلفریب و شیفته‌کننده! اسمشو میذارم‌ پارمنیدس؛ نظر تو چیه عروسک عسلی؟!

  • Home
    15.6K 2.4K 20

    [Completed] هفتم ژانویه. هفت روز از شروع سال 2015 میگذشت. و هفت روز از مرگ پدرش..... اون عوضی با تلخی یادش کرد. سال گذشته درک هیل صراحتا نشون داده بود چقدر ازش متنفره؛ با غنیمت شمردن هر فرصتی برای کوبیدنش به دیوار، تهدید کردن زیر گوشش، با چرخوندن چشماش با هربار وارد شدنش به اتاق و یا زمزمه کردن اظهار نظرش درمورد بی عر...

    Completed  
  • with love,gun[cockles]
    30.6K 4.7K 49

    [completed] هفت روز...،فقط هفت روز ديگه صبر كن و اونوقت بهش بگو...! . . . . . . . . . . . 🔞خوندن اين داستان ممكنه براي خواننده هاي سن پايين مناسب نباشه🔞 ايده پرداز: @bsunknown

    Completed   Mature
  • In the arms of kindness (Destiel/Michifer/Sabriel)
    7.9K 1.3K 48

    [کامل شده!] داستان در مورد پسری به نام کستیل که یه پسر شر و شیطون و در عین حال مهربونه... این پسر هیچوقت اجازه نمیده حقش پایمال بشه و اگه ببینه حق کسی رو دارن به زور میگیرن از اون طرف هم دفاع میکنه... داستان از اونجا شروع میشه که پدر و مادر کستیل فوت کردن و وکیل خونوادگی که دوست صمیمیه پدر کستیل بود میاد در مورد رازی...

    Completed   Mature
  • 36 questions of Destiel (Persian translation)
    9.4K 2.2K 38

    ~ برای یه پروژه، دین وینچستر و کستیل نواک، دو تا غریبه، مجبورن 36 سوال رو با صداقت کامل به هم دیگه جواب بدن. ولی سوالا خیلی شخصین و ممکنه بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردن راجب همدیگه بفهمن و با احساسات بیشتری رو به رو بشن. کتاب اصلی در پیج نویسنده: @laurenABlack سوال ها از کتاب ویکی گرنت برداشته شده: "36 questions t...

    Completed  
  • 𝑤𝑒 𝑜𝑛𝑙𝑦 𝑝𝑎𝑟𝑡 𝑡𝑜 𝑚𝑒𝑒𝑡 𝑎𝑔𝑎𝑖𝑛
    10.9K 2K 47

    هربار...اون تو بودی که بهم میگفتی دوستم داری , بغلم میکردی و میبوسیدیم و هربار من سرت فریاد میکشیدم و ازت میخواستم که گورتو گم کنی و تنهام بزاری ولی تو برمیگشتی که دوباره دوستم داشته باشی , بغلم کنی و ببوسیم حتی وقتایی که هیچی درست نبود بازم برمیگشتی حالا من اینجام.... مکث کرد و با خستگی به "او" نگاه کرد -و میخوام بر...

    Completed