...بعد از رسیدن به خوابگاه...
حال نداشتن که اتاق هارو مشخص کنن و همونطور که جوپ براشون گفته بود خوابیدن
چان با لینو
چانگبین با هیونجین
هان با فلیکس
سونگمین هم با جونگین


سمت اتاق سونگمو با ای ان
سونگمین: هعی جونگین
جونگین: بله
سونگمین: میبینم با چانگبین زیاد میری این ور اونور
جونگین: بخدا حوصلتو ندارم
سونگمین: اما انگار بهت ساخته"با لحن شیطان آمیز"
جونگین: آره هیونگ اع خب شاید عاش.... چی نه من چی گفتم تو که نشنیدی مگه نه؟
سونگمین: شنیدم بچه
جونگین: خاک تو سرم چرا از دهنم پرید الان میره به همه میگه بخدا به کسی بگی کاری ندارم هیونگمی همونجایی که وایسادی خاکت میکنم
سونگمین: باشه
جونگین: فکر نکن من و چانگبین بوسه ی تو چان رو ندیدیم
سونگمین: ها؟ کدوم بوسه؟
جونگین: ولش کن

فردا صبح دارن صبحونه میخورن

سونگمین: آها راستی گفتم جونگینمون عاشق شده؟(با دهن پر)
جونگین: هیونگگگگگ
چانگبین: عاشق کی شدی؟ تو که استریت بودی
جونگین: خب نه نگاه کن کسی که عاشقشم چیزه
سونگمین: چانگبین خودتو نزن به خریت توهم عاشقشی
جونگین با تعجب: چیمیگی الان همینجا خاکت کنم؟
سونگمین: خب مثلااااا استریتین اما نیستید
هان: وای مرغ عشقای جدیدددددد به افتخارشوننن
فلیکس و لینو و هیونجین: لیللیلیللیلیلی
هان: بسه دیگه بچم جونگین بره تو اتاق با چانگبین حرف بزنه
(گایز من بنگچانرو میگم چان)
چان: خب جونگین بچه ی کی و کیه؟
هانی که بغل لینوعه دسته خودشو لینو رو میبره بالا و میچه: بچه ی من و لینوعه خیلیییی کوچولوعههه
هیونجین: خب آره از شما دوتا جونگین درمیاد
فلیکس: از من و توهم در میومد
هیونجین: باشه باباااا
چان: چانگبین هم داداشه منه چون نمیشه بچم باشه
هان: خب برید حرف بزنید
جونگین: بخ...
حرفش با کشیده شدن دستش کامل نشد
چانگبین اونو گرفته بود و میکشیدش سمت پشت بوم
جونگین: باز هم کار همیشگیت
چانگبین: بهتر از توعم خودتو برای حرف دیگران عذاب میدی و رژیم میگیری
جونگین: بینی حداقل من سیگار نمیکشم
چانگبین: ای انی منم رژیم نمیگیرم
جونگین: باز هم گوز رو ربط داد به شقیقه
چانگبین میاد جلو و با هر قدمش جونگین میره عقب و فاک سره جونگین با دیوار تماس میگیره و سرش درد میگیره
چانگبین: خوبی؟
جونگین: سرم درد میکنه
چانگبین: خب انقدر محکم رفتی عقب من که نمیخوام بخورمت
جونگین: شاید خوردی
چانگبین نزدیکش میشه و الان دقیقا نفسهای گرمش به پوست نرم جونگین میخوره و جونگین مور مور میشه
جونگین: خب باشه عاشقت شدم
چانگبین: می تو
جونگین: اما میدونی که وقتی آیدلی نباید رابطه داشته باشی دیگه
چانگبین: به چپت بابا، الان تهیونگ هیونگ رو میبینی؟ اون با کوک هیونگ تو رابطس، اینا از سال 2014 باهمن یا جنی نونا با لیسا نونا تو رابطس
جونگین: باشه باباااا اع
چانگبین کمی جلوتر میاد که....
ادامه دارد
_______________________________________________
کلمات: 946
عکس هم برابری میکنه با هیونلیکس عزیزمممم

سلاممممممممموهمین دیگه الان هم ساعت، 10:10 تایم هم فداتوناون ستاره هم بمالید روش زرد شه 🤓✅و راستی یه چنل تو تلگرام بزنم؟ ووت: 10 کامنت: 15؟

Oops! Questa immagine non segue le nostre linee guida sui contenuti. Per continuare la pubblicazione, provare a rimuoverlo o caricare un altro.

سلاممممممممم
وهمین دیگه الان هم ساعت، 10:10 تایم هم فداتون
اون ستاره هم بمالید روش زرد شه 🤓✅
و راستی یه چنل تو تلگرام بزنم؟
ووت: 10
کامنت: 15؟

Hai finito le parti pubblicate.

⏰ Ultimo aggiornamento: Feb 20 ⏰

Aggiungi questa storia alla tua Biblioteca per ricevere una notifica quando verrà pubblicata la prossima parte!

skz🌟Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora