🔞Last Part🔞

Beginne am Anfang
                                    

پسر بلندتر هومی گفت و بدون اینکه ‌جین رو بذاره، مسیر تنها اتاقی که توی دیدش بود رو در پیش گرفت.

کمر پسر رو روی تخت کوبوند و بازوهاش رو دو طرف سر سوکجین ستون کرد.

_ یادته می‌گفتم من دوست دارم روی پارتنرم خیمه بزنم؟

سوکجین درحالی که سعی می‌کرد لبه‌های تی‌شرت پسر رو بگیره و اون رو از تنش در بیاره زمزمه کرد:

+ نه نیست..ولی یادمه که من امشب بهت گفتم هورنی شدم پس لطف کن و اون کیر لعنتیتو بکن توم قبل اینکه بِکَنمش و خودم بکنم توم.

جونگکوک لب‌هاش رو روی ترقوه‌های سفید سوکجین که توی نور کم اتاق می‌درخشیدن گذاشت و یکم مک زد تا تفاوتی توی رنگش ایجاد کنه.

_ منم به اندازه‌ی تو هورنی‌ام بیبی..ولی هیجان زده‌ام هستم.

سوکجین بخاطر مکش‌های محکم جونگکوک ناله‌ کرد.

+ به کونم که هیجان زده‌ای مرتیکه..من الان نیاز دارم دیکتو بکنی تو کونم پس انقدر لفتش ندههه.

جونگکوک لبخندی به باتم زد و دستش رو از روی شورت روی عضو برآمده‌ی سوکجین گذاشت.

_ شق..ها؟

جین بدون خجالت لگنش رو بالا آورد تا فشار بیشتری احساس کنه.

+ شق نه، فوق‌العاده شق!

کوک هومی گفت و کام عمیقی از توت‌فرنگی‌‌های پسر گرفت.

_ تو اول برام ساک می‌زنی؟ یا من اول سوراختو بخورم؟

گونه‌های باتم رنگ گرفتن. مشتی به سینه‌ی سفت تاپ زد.

+ از رک بودنت متنفرم.

کوک نیشخند زد.

_ حله بیبی..ولی نگفتی..کدوم؟

سوکجین نیشخند رو با نیشخند پاسخ داد.

+ هیچکدوم..اول تو برای من ساک می‌زنی‌.

جونگکوک شوکه شده به باتم نگاه کرد.

_ شوخیت گرفته؟ من هیچوقت توی عمرم اینکار رو نکردم.

جین جواب داد:

+ الان می‌کنی.

گفت و از زیر جونگکوک بیرون اومد. پنتی‌ش رو پایین کشید و از روی رون‌های تپلش رد کرد تا خارجش کنه. عضوش صاف ایستاده بود و برای ساکیده شدن التماس می‌کرد.

کوک نگاهی به پسر مقابلش انداخت. بنظر نمیومد شوخی کنه.

_ پس تو می‌خوای من دیکتو بخورم؟

سوکجین سری تکون داد.

+ اوهوم.

کوک جلوی پای جین نشست. دیکش کوچیک‌ و خوش‌فرم بود. بیضه‌های کیوتی داشت و عاشق رنگِ شیری عضوش شد.

INSTAGRAM || KOOKJINWo Geschichten leben. Entdecke jetzt