Story cover for 𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌)
  • WpView
    Reads 1,487,557
  • WpVote
    Votes 66,929
  • WpPart
    Parts 55
  • WpView
    Reads 1,487,557
  • WpVote
    Votes 66,929
  • WpPart
    Parts 55
Complete, First published Mar 30, 2020
Mature
_اسـلـحـه_

نویسنده: راحیل

 کاپل: ویکوک

ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس

خلاصه:
فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام  قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه
و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
VENATOR|VKOOK by Avaasavelia98
24 parts Ongoing
𒆜• 𝑽𝑬𝑵𝑨𝑻𝑶𝑹 ➴ دام افـکـن •𒆜 🃁 کاپل↫ ویکوک 🃜 ژانر↫ جنایی، معمایی، دلهره آور، عاشقانه، اسمات 🃖 روزهای آپ ↫پنجشنبه ها ( ساعت 21:00) 🃚 نویسنده↫ 𝑨𝒗𝒂𝒂𝒔𝒂𝒂 ╭━━━━━━━━∙⋆⋅⋆∙━━━━━━━━╮ خلاصه: توی دنیای تاریک و بی رحمی که قانونِ جنگل حکم فرماست؛ شنیدن اسم " شکارچی اعظم" کافیه که لرز به تن انسان نماها بیوفته. صیادی که برای دست نیافتنی ترین آدم ها دام پهن می کنه و خطرناکترین انسان ها رو به بند می کشه. کیم تهیونگ، مثل یه سایه توی تاریکی ها پنهان شده و فقط وقتی بیرون میاد که بخواد شکارش روبه چنگ بگیره. اما چی میشه اگه یه شب، یه پرونده ی سرخ ، از یه شکار جدید ،سرنوشت شکارچی شب چشم رو تغییر بده؟ شکاری که جنس قهوه ای چشم هاش، شبیه به شکارهای قبل نیست... شکار سپیدپوشی که قراره به جنگ صیاد سایه زاد بره ... ╰━━━━━━━━∙⋆⋅⋆∙━━━━━━━━╯ ╔════════════════════╗ برشی از داستان: _ دیدن یه شکارچیِ مجنون منظره ایه که به هیچ وجه از دستش نمیدم! _ به جنون کشیدن یه شکارچی عاقبت خوبی نداره پزشک جئون! _ "از حقیقت نمیشه فرار کرد شکارچی، لب هات "بوسه خواهه! _ "و لب های تو "بوسه فریب! ╚════════════════════╝
Silence & shadow/سکوت و سایه by writerokiko
19 parts Ongoing
درحال آپ📌 -اوه... اون خیلی زیباست! چطور تونستم اذیتش کنم؟ -حرومزاده لعنتی! یه تار مو از پسرم کم شه خودت و سیاستتو به آتیش میکشم! -عجیبه... پسر منه و تو پسرم صداش میکنی؟ -وقتی تو براش پدری نکردی لازمه که کسی دیگه پدرش باشه! -چرا ابرک صدام میزنی؟ -چون با دیدنت یاد بارون می افتم... *** سئول زیر سایهٔ سیاستمدارهای فاسد و قدرت‌های پشت‌پرده خفه شده؛ و در دل همین آشوب، جونگ‌کوک و شش نفر از نزدیک‌ترین همراهانش تبدیل به کابوس شبانه‌ی دنیا میشن. گروهی که با برنامه‌ریزی دقیق و بی‌رحمانه، یکی‌یکی مهره‌های اصلی فساد رو حذف می‌کنن و پلیس فقط ردّی از مرگ پشت سرشون پیدا می‌کنه. پسر هفده‌ساله‌ای به اسم کیم تهیونگ که هیچوقت توی زندگیش حرف نزده. پسر بچه ای که هیچ نقشی تو فساد شهر نداشته؛ فقط اشتباهش توی دنیا این بوده که به خانواده‌ای وصل بوده که قدرت دستشونه به دست شکارچیان مرگ دزدیده می‌شه. جونگ‌کوکی که همیشه یخ‌زده، محاسبه‌گر و بدون ترحم کار کرده، وقتی با سکوت سنگین تهیونگ و نگاه‌های درهم‌شکستۀ اون روبه‌رو می‌شه، چیزی تو وجودش از ریتم می‌افته. کی فکرش رو می‌کرد جونگکوکی که کابوس شبانه‌ یه کشوره دلیل حرف زدن اون پسربچه لال باشه؟ 𝑵𝒂𝒎𝒆: silence & shadow 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: angst, Smut, kink, BDSM, age gap 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: kookv 𝑾𝒓
Coshay / نامیرا by rominaromina396
128 parts Ongoing
پایان یافته 🔥 بخشی از داستان : کای کنجکاو روی صورت سرخ اپاش خم شد " خب ...بقیش ؟ جیمین چونشو به زانوش تکیه داد و این بار به چشمای براق بچه هاش خیره شد " من ...من فرار کردم ... چشمای همشون در کسری از ثانیه گرد شد سوهو بهت زده دهنش باز موند " چکار کردی اپا ؟؟ با این که وضعیتتو میدونستی..میدونستی اگر پیدات کنن بدبخت میشی !!! با این حال فرار کردی ؟؟؟ کجا ؟ چطوری ؟ چراااا؟؟؟ جیمین لبشو گزید .."من ..من واقعا دوست داشتم... دوباره اونا رو ملاقات کنم ..من ...خسته شده بودم از ۱۶ سال تنهایی.. . . . کاپل " فورسام یونمینکوکوی ،🙈 خانوادگی،🔥 روزمرگی🙂، امگاورش😈، کمدی و تراژدی ، 🤣😭امپرگ، 🫡هیجانی 🤚🏻 . . . " پنج یا شیش تا خاندان بودن جاودانه و همراه با نیرو های عجیب ... با هم رابطه خوبی داشتن و بین مردم عادی زندگی میکردن ...!! همه بزرگ خاندان ها با هم دوست بودن .... و پدر من و پدر ...پدراتون ..با هم برادر بودن ... همشون نسبتا زندگی خوبی داشتن تا این که من به دنیا اومدم ... امگا خون خالص زاده شده از دو والد آلفا... خون من ..میتونست انسان های عادی رو جاودان کنه ... چیزی که تا قبل اصلا وجود نداشت و احتمال به وجود اومدنش از دو والد آلفا زیر ده درصد بود . چشمای همشون گرد شد . جیمین پاهاشو توی شکمش جمع کرد و غمگین به زمین خیره شد " کم کم این موضوع
You may also like
Slide 1 of 19
INRED | VKOOK cover
VENATOR|VKOOK cover
Mute | ᴊᴍ+ᴊʜ cover
HeartBeat Hospital | Vkook cover
٭ Black wine ٭ cover
⌠ Apocalypse¹, vkook ⌡ cover
HEAVEN (+18) cover
Whiskey[ویسکی] cover
(GANGSTER) COMPLETED   cover
fox cover
My Boyfriend Is My Bodyguard 💵 cover
Adonia | Vkook cover
Silence & shadow/سکوت و سایه cover
4427 cover
Coshay / نامیرا cover
Beneath the Cross  cover
Azazel | VKOOK - YOONMIN  cover
Who are you? cover
Capo | Vkook | AU cover

INRED | VKOOK

124 parts Complete

In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut