وانگ ییبو صورتش رو به گردن ژان نزدیک تر کرد
+فکر کردی این حرف های مزخرف رو بهت میزنم ؟ شیائو ژان چطور با خودت فکردی اونقدر ارزش داری که بخاطرت چنین نقشی بازی کنم هووووم
از ژان فاصله گرفت و نیشخندی به صورت متعجب و مات و مبهوت ژان زد
+خیلی احمقی .... منو چی فرض کردی ؟ ابله ؟ هوووم ؟ فکر کردی خام این نقش بازی کردن هات میشم ؟
ییبو دستش رو به طرف فردی که در فاصله ی سه قدمی از ژان و ییبو ایستاده بود دراز کرد و فرد رو به طرف خودش کشاند
لبخند بزرگی به فرد زد و لب های فرد رو محکم بوسید
+چطور با خودت فکر کردی دوست دخترم رو بهت ترجیح نمیدم ؟
.............کااااااااااااااااااااااااااااات ..............
با صدای کاگردان که کات داد بازیگر شخصیت اول زن و ییبو از هم جدا شدند .... زن تعظیمی به ژان و ییبو کرد و به طرف منیجرش راه افتاد
ییبو دستش رو روی شانه ی ژان گذاشت
+گه گه چطور بودم ؟
ژان با اخم دست ییبو رو از روی شانه اش برداشت و اروم لب زد
-افتضاح
بعد از گفتن نظرش در رابطه با بازی ییبو از ییبو فاصله گرفت و به طرف ماشینش به راه افتاد.
ییبو بدون هیچ حرکتی به جای خالی ژان خیره شد ... بعد از گذشت چند دقیقه خودش رو به ماشین ژان رساند و سوار ماشین شد
البته بدون اجازه ی صاحب ماشین ... این هم یکی دیگر از قدرت های وانگ ییبو است
ژان اخم کرد-از ماشین من پیاده شو همین الانننننننننننننننن
ییبو کمربند ایمنی رو بست و شیشه رو پایین داد
+گه گه یا راه میفتی یا منم خیلی حرف ها راجب دیشب دارم که بلند داد بزنم ... دیشبمون رو که یادته ؟ هوم؟
ژان زیر لب / برو به درکی / گفت و ماشین رو روشن کرد و با سرعتی که متوجه زیاد بودنش نبود رانندگی کرد .... ییبو دستش رو روی ران ژان گذاشت و فشار ارومی بهش وارد کرد
+بزن کنار
ژان به حرفش توجهی نکرد .. عصبی بود ... نه کارگردان و نه ییبو و نه حتی منیجرش راجب شخصیت زن سریال و بوسه و حرف های ییبو بهش چیزی نگفته بودند
با فشار بیشتر دست ییبو روی رانش کنار زد .. به طرف ییبو برگشت
-چرا بهم راجب این سکانس نگفته بودی ؟
+کاگردان گفت بهتره ندونی تا طبیعی تر باشه
-که اینطور
ژان خوب میدونست ییبو تقصیری ندارد و صد البته فردا این کار رو خیلی خوب برای منیجرش و کارگردان جبران میکرد ولی الان هم نیاز داشت طبیعی بودن رو به ییبو نشان دهد
![](https://img.wattpad.com/cover/255313982-288-k685471.jpg)
YOU ARE READING
شوهر یک دقیقه ای (bjyx)✔️
Fanfiction•پایان یافته ●شوهر یک دقیقه ای ● پارت : 2 ●وانشات از کاپل ییژان ●تاپ : ییبو خانواده ی شیائو ، خانواده ای که به عجیب غریب بودن مشهور هستند ... به خصوص خانواده ی گرانقدر شیائو ژان ، کافیه یک ساعت و بیست دقیقه و هفت ثانیه در کنارشون باشید اونوقت معن...