#1
Old Acquaintance~ [JK&Elizabeth]von larten
مارسِی ، فرانسه ، 2:30 صبح
_تحمل کن
دست ها و پاهام دردمیکرد ، اون زنجیرای لعنتی ..
صدای اون پسره ، چرا ولم نمیکرد
_چرا؟ چرا ولم نمیکنی؟؟ بزار برم ..لطفا
_تحمل کن
تمام ب...
Abgeschlossen