بتا Verhalen

Verfijnen met tag:

1 Verhaal

Lost Luna door SarvnazAhmadi9
#1
Lost Lunadoor Sarv naz Ahmadi
لونایی که از همون اول نحس می‌دونستنش و قبل اینکه تاجگذاری کنه با یه نقشه اتاقشو آتیش میزنن و آلفایی که درست جلوی چشاش شاهد سوختن جفتشه بدون اینکه کاری از دستش بر بیاد