- 𝖫 𝗅𝗂𝗄𝖾 𝖫𝗈𝗏𝖾𝗅𝗒 𝗅𝗂𝖿𝖾 Finalizat
- Lecturi 82,559
- Voturi 8,008
- Capitole 27
- Timp 2h 35m
{ پایان یافته } خلاصه : " جئون جونگ کوک " آلفایی با درک و فهم ؛ به خصوص با جفت کوچولو و عزیزش ! و " کیم تهیونگ " امگایی که سنش برای ازدواج خیلی کم بود ! کاپل : کوکوی بخشی از داستان : به چشم های سبز آبی جفتش نگاه کرد + چرا قبول کردی نامزدم باشی ؟ ... نذاشت حرف آلفا تموم بشه _ پدر و مادرت رو نمیشناسی ؟؟ با حرص و کمی خشم گفت و سرش رو پایین انداخت آلفا هم تکخند تلخی کرد و سری به نشانه ی تاسف تکون داد + چرا ... خوب مشناسمشون ! اما امگا دوباره سر بلند کرد و اینبار با چشم هایی مظلوم که جایگزین چشم های عصبیش بود ، به آلفا نگاه کرد _ تو قرار نیست مثل اونا اذیتم کنی ... نه ؟؟؟ با مظلومیت گفت و دستش رو آروم سمت دست مشت شده ی آلفا حرکت داد اما زودتر دستش رو گرفت و آروم روش رو نوازش کرد غم بزرگی از اینکه جفتش انقدر معصومه توی دلش نشسته بود + نه عزیزم !! ... به هیچ وجه !!!! ... ژانر : امگاورس ، رومنس ، امپرگ ، لیتل انگست ، هپی اند - و عندها قابلتك În curs de desfăşurare
- Lecturi 52,894
- Voturi 476
- Capitole 4
- Timp 13m
ماذا سيحصل حين تستيقظ اسمك في احضان ليفاي... و هي لا تتذكر شيئا مما حصل... ليفاي x اسمك قد تحتوي عن مقاطع 🔞 - Fighter || KookV În curs de desfăşurare
- Lecturi 7,696
- Voturi 711
- Capitole 15
- Timp 2h 53m
"صبر کنید تا کامل بشه " جهانی که با امگا ها مثل برده رفتار میکنه و پر از تبعیض برای اون هاست فقط امگا هایی راحت زندگی میکنن که جفت دارن تهیونگ امگایی که همراه با بردار امگاش پیش خواهرش که آمریکا زندگی میکنه مهاجرت میکنه هر دوی اون ها سعی میکنن به عنوان دو تا امگای تنها توی این کشور جدید زندگی خودشونو بسازن ولی اینا برای تهیونگ تا قبل از این بود که اون بوکسور وحشی رو ببینه Capel || kookv...yonmin...namjin Romans...omegavers.....fantastic....soft....Happy ending - ""هـەمــوو شـــتـێـک دەدەم لــەپــێنــاوت""✓✓ Finalizat
- Lecturi 7,687
- Voturi 833
- Capitole 17
- Timp 1h 33m
⚠️مـافـــی چـیـرۆکـەکـە دەگەڕێتەوە بۆ خۆم⚠️ . . . . . . . . . . . . . 'کچێک کە دایک و باوکی نیە لە لایەن کەسێکی دەوڵەمەندەوە هەڵدەگیرێتەوە' 'نێوانی دوو هاوڕێی گیانی بە گیانی نامێنێت' یەکەم چیرۆکمە هیوادارم بە دڵتان بێت هەموو چیرۆکەکە بیرۆکەی خۆمە🫶🏼 GENRE:هەست بزوێن&ڕۆمـانسی&کـۆمیـدی START:29/4/2022 END:19/6/2023 - تعاون În curs de desfăşurare
- Lecturi 346
- Voturi 39
- Capitole 3
- Timp 7m
عندما يحدث تعاون بين نيوجينز و تي اكس تي ماذا سوف. يحدث ؟ ادري الروايه محد راح يقراها بس عشان هاذي اول روايه أتمنى تدعموني الكبولات: هيرين + يونجون منيجي + سوبين هاني + بومقيو تايهيون + هايين كأي + دانييل - تاكانو × اونودراصغيري اللطيف În curs de desfăşurare
- Lecturi 35,667
- Voturi 544
- Capitole 7
- Timp 27m
هذي القصة راح تكون ياوي وراح اغير ام ام ام مسار القصة الحقيقي بس إنشاء الله تعجبكم - 𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 Finalizat
- Lecturi 346,880
- Voturi 37,943
- Capitole 26
- Timp 8h 42m
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ سالهی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چتاستوری، توییتر، ددیکینک، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سُپ» قسمتی از فیک ↶ _از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد! _منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد! •روزِ آپ: یکشنبه ها• - ≀≈ ئایە مرۆڤە..؟ ≈≀ În curs de desfăşurare
- Lecturi 104
- Voturi 21
- Capitole 7
- Timp 1h 2m
ئایە مرۆڤـــە؟ قوتابخانەیەڪی 24 ڪاتژمێری توشی ڪێشەیەك دەبێتەوە.. لەدرەنگانی شەودا قوتابیەڪان دەڪوژرێن وە بڪوژەڪە چەند شتێڪی سەیر و سەمەرە لەدوای خۆی جێدەهێڵێ.. لەیلا تایلۆر... - اون شوت شاذ Finalizat
- Lecturi 8,858
- Voturi 63
- Capitole 1
- Timp <5 mins
انيووووووووووووووووووووو - We Got Stuck In a FANFICTION Finalizat
- Lecturi 7,286
- Voturi 2,211
- Capitole 7
- Timp 2h 6m
جیمینو یادتونه؟ پارک جیمین. همون آیدلی که یکهویی افتاد توی یک فنفیکشن و با بدبختی از اون نجات پیدا کرد. ولی حالا.. چی میشه اگه اون نویسنده بخواد یک داستان جدید بنویسه و به کاراکتر نیاز داشته باشه؟ اونم نه یکی.. هفتا!!!! «ایندفعه خودت نزاییدی.. ولی گاوت زایید..» «اگه اونایی که توی این فیکشن هستن هنوز وجود داشته باشن و همزمان ما اینجا باشیم...» *«بدبخت شدیم»* ژانر: کمدی، فلاف، فانتزی به قلم: اقیانوس - وقتی رسیدی که شکسته بودم În curs de desfăşurare
- Lecturi 23,839
- Voturi 4,914
- Capitole 64
- Timp 22h 23m
اون ها پدر و مادر نبودند ابزاری برای شکنجه دادن بودند اون فقط منتظر یک ناجی بود... اون مرد وقتی رسید که پسر شکسته بود - کچێکی چاونەترس În curs de desfăşurare
- Lecturi 2,472
- Voturi 288
- Capitole 6
- Timp 17m
من. شێتانە ئاشقی جنێک بووم - Big change ❤️🩹 Finalizat
- Lecturi 45,290
- Voturi 3,471
- Capitole 18
- Timp 1h 55m
یه موجود کوچولو یه شبه زندگیمو عوض کرد .. ______ کیم تهیونگ ، فرد ۲۶ ساله ای که خانواده شو تو ۸ سالگی از دست داده الان صاحب یکی از بزرگ ترین شرکت های جهانه کسی که همه با شنیدن اسمش سر خم میکنن .. اون یه آدم پولدار ، مقرراتی ، تنها ، سرد و خشک که کسی تاحالا لبخندشو ندیده چون اون کل خندش تو یه پوزخند خلاصه میشه ... ______ جئون جونگکوک یه پسر ۱۸ ساله ی بانمکی که نسبت به بقیه پسرا هیکل ریز تر و ظریف تری داره .. اون کسیه که پدرشو تو بچگی از دست داده و مادرش برای پول هر کاری میکنه و بنظرش جونگکوک مایه ننگ و خجالتش ... ______ نام : تغییر بزرگ ژانر : عاشقانه ، کمدی ، روزمره ، درام کاپل : ویکوک وضعیت : کامل شده - white butterfly În curs de desfăşurare
- Lecturi 10,293
- Voturi 1,946
- Capitole 12
- Timp 2h 44m
+بنظرت دختره یا پسر به سختی نگاهش و از اون چهره دلنشین گرفت درحالی که کنار جیمین می نشست گفت: نمیدونم... جیمین لب گزید و اروم دستش و به سمت پایین تنه اون موجود برد با لمس بر امدگی بین پاش با ترس و هیجان دستش و عقب کشید و رو به نگاه منتظر کوک با چشمای گشاد شده تند تند لب زد:فاااک اون پسره پسره کوک اون پسره واقعا پسره؟ جونگکوک ناخودآگاه گفت: لعنت..! برای پسر بودن زیادی خوشگله..! ༺༻ ༺༻ ༺༻༺༻ کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:؟ ژانر:فانتزی-کمدی-سفر در زمان-تاریخی-رومنس - ~⚛⬆لـــێــڪۆڵـــەر⬇⚛~ În curs de desfăşurare
- Lecturi 839
- Voturi 128
- Capitole 13
- Timp 1h 59m
The secret criminal.. تاوانباری نهێنی!!
اون