وانشات

1.1K 116 13
                                    


(دوستان یه نکته ای رو بگم که اسماتِ این وانشات یکم خشنه، خیلی سعی کردم از خشن بودنش کم کنم و حقیقتا از نوشتن اینجور اسمات ها اصلا خوشم نمیاد و شاید دیگه اینجوری ننویسم، میخواستم بگم سعی کردم اونقدرا خشن نباشه که حس بدی داشته باشه و اگه خشن دوست ندارین نخونین. بوس به همتون♡)
.
.
.
.
.
.
.

"وقتشه.."

پسر زیر لب گفت و لپ تاپ کوچیکش رو از توی کوله پشتی مشکی رنگش دراورد و به استخر رو به روش نگاه کرد.

مرحله اول خاموش کردن نور لیزر های حس گر امنیتی بود پس سریع سیستم هک رو راه اندازی کرد و در یک چشم به هم زدن لیزر هارو خاموش کرد و با وارد کرد کد دوربین ها که از اتاق امنیت بر داشته بود، اون هارو هم از کار انداخت.

"هع...کارم درسته."

با پوزخندی گفت و لپ تاپش رو کنار گذاشت، کوله پشتیش رو پایین گذاشت و لباس های مشکیش رو دراورد.

با خیال راحت توی اب شیرجه زد و سمت سکوی مرمری وسط استخر شنا کرد.

به محض رسیدن به اون سکو و دیدن اون باکس شیشه ای چشم هاش برق زد؛ بعد ماه ها نقشه کشیدن تونست بهش برسه، همون الماس معروف که همه میگفتن توی یه جعبه شیشه ای روی یک بالشتک کوچیک قرمز با دور دوزی طلایی نگه داری میشد  زیبایی اون الماس شفاف هر چشمی رو خیره میکرد اما برای یونگی الان وقت این کار ها نبود.

درجعبه شیشه ای رو باز کرد و یکی از نایاب ترین الماس های کره رو، توی دستش گرفت و از بالشش جدا کرد.

"واو..."

اون الماس هم اندازه مشتش بود و وقتی توی دستش میگرفتش، حس خوبی داشت.

سریع اون رو توی دستش فشورد و از استخر بیرون رفت.

الماس رو توی کولش گذاشت و با پوشیدن لباساش، از در بزرگ و اهنی اونجا بیرون رفت و به نگهبان هایی که با دارو های خواب اورد دست ساز خودش و لیوان های قهوه ای که حاوی اون دارو ها بود، روی زمین افتاده بودن نگاهی انداخت و سریع سمت در پشتی رفت و از اونجا بیرون رفت.

"هوهوووو"

بلند خندید و سریع خودش رو توی کوچه پس کوچه ها گم کرد و با خوشحالی سمت خونه کوچیکش دوید.

به محض رسیدن بهش، در خونش رو باز کرد و با اولین قدمی که به داخل خونه برداشت، لبخندش محو شد و با شوک سر جاش ایستاد.

مردی چهار شونه روی مبل خونش لم داره بود و با کلتی که در دستش داشت، سر سگ یونگی رو نوازش میکرد.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jun 16, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

gemWhere stories live. Discover now