سلیمانزاده Geschichten

Suche durch Tags verfeinern:

1 Geschichte

شب...♡ von MaedehSoleymanzadeh
#1
شب...♡von Maedeh Soleymanzadeh
شب حس و حال عجیبی دارد... هم غمگین ترین انسان غمگینی هم تنهاترین تنهای عاشق... هم غرق در سکوت لحظه های ازلی هستی هم در بزم نوای عاشقانی با روشنایی ماه و ستاره هایش...