+تو دلبری کردن ماهر بودی بلور...لب‌هایَت به کنار چشم‌های دلفریبت چطور دروغ میگفت که الان فقط شعله‌های نفرت رو درونَش می‌بینم؟ _چشم‌هایی که عاشقش شدی هیچ‌وقت دروغ نمیگه وحشی...حتی حالا! +مالِ من بودی بلور...وَ حال که دیگه عشقی تو چشم‌هایَت نیست، محکوم میشی تا ابد در حصارِ آغوشم حبس بشی...بزرگ‌ترین شکنجه برای تویی که از...
In which Jeongguk, the school's biggest jock is attracted to his pretty step brother. Started: July 10, 2020 Ended: ---
Taehyung and Jungkook have been dating eachother for months now. The members know of the two's secret and supported them fully. What will happen when Jungkook slowly drift away from Taehyung? "I can't take it anymore.." "I want it to stop..!" Started November 2020 Ended December 2020
"i can make you moan louder than he ever can, kim taehyung" - in which kim taehyung who's unhappy with his married life witnesses something he should not have one night, getting himself involved with jeon jungkook, his new hot neighbor. ::; lower case intended ::; top kook !¡ bottom tae ::; major plot twists , 🔞
جونگکوک تنها بازمانده از نسل اژدهای سیاه برای بدست آوردن تهیونگ اژدهای طلایی هرکاری میکنه چون تنها یک اژدهای طلایی میتونه فرزندی از نسل پولک سیاه یا طلایی بدنیا بیاره و چی میشه اگر فرزند اون دو یک دورگه باشه؟
When the pop Icon Joen Jungkook set his eyes on the beautiful college boy Taehyung for the first time at a club ,he makes it his mission to make him his. He becomes obsessed with him and starts showing up wherever Taehyung is. Unbeknownst to him he starts breaking his own rules of not wanting a relationship and goes d...
𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:𝖥𝖺𝗇𝗍𝖺𝗌𝗒,𝖢𝗅𝖺𝗌𝗌𝗂𝖼,𝖲𝗎𝗉𝖾𝗋𝖭𝖺𝗍𝗎𝗋𝖺𝗅 !! 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 𝖲𝗎𝗆𝗆𝖺𝗋𝗒: "جئون جونگکوک، مردی ۲۳ساله و کاپیتان کشتی اکتشافی فینکسه؛ کسی که به «تنها بازمانده‌ی فاجعه‌ی تایتانیک» معروفه... چه اتفاقی میفته؛ اگه سرنوشت دوباره راهش رو به قلمرو سایرن‌ها، جایی که اون کشتیِ عظیم به گِل نش...
بوسه ی سمی (کامل شده)🩸🍷 خون پسرک آنقدر دلچسب بود که می توانست تا آخرین قطره جانش بنوشد و مثل باقی شکارهایش رها کند تا بمیرد ولی فلز سرد و سوزنده ای به لب پایینش خورد و تلخی مزه اش را حتی نچشیده حس کرد. نقره؟ زنجیر نقره؟ لحظه ای فقط سرش را عقب برد و زنجیر را قاپید. کشید و کند تا کناری پرت کند و به کارش ادامه بدهد که...
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شده‌ات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم می‌لرزید گفت و جونگکوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چی‌کار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگکوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...
- کیم به کارمات سلام کن! کیم تهیونگ فکرش رو هم نمی‌کرد شب عروسیش کارما بزنه به کمرش و بهش یادآوری کنه زمین گرده! - جونگکوک، هر کاری بگی میکنم...فقط بگو بمیر همین‌جا برات چشم روی هم میزارم و میمیرم! خشن چنگی به کمر امگا میزند و زیر گوشش با حرارت میغرد: حرف مردن بینمون نباشه اوپال! 🔸𝕬𝖚𝖗𝖙𝖍𝖔𝖗: 𝖇𝖑𝖚𝖒𝖊𝖗 🔸𝕮𝖔...
تهیونگ امگای متاهلی که در حال تلاش برای فرار کردن از دست قاتلیه که دنبال انتقام گرفتن از اونه. چی میشه اگه اون قاتل عاشقش شه؟ ..... دستش رو بین موهای پسر فرو برد و درحالی که پیشونیش رو می‌بوسید لب زد "تهیونگ ما سند ازدواج رو گرفتیم تو دیگه تا آخر عمر امگای منی!"
Jungkook is obsessive and manipulative. Taehyung craves his attention. No matter what. They fall in love and it goes downhill from there. OR Jungkook is one of the biggest idols in the world. He has a darker side of him that awakens when he meets innocent Taehyung and corrupts his poor soul. No matter how bad they are...
زوج: کوکوی KookV ژانر: رمنس، درام، روانشناختی، خشن، اسمات رده‌ی سنی ۱۸+ وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ ⚠این داستان شامل ناسزا و الفاظ جنسی رکیک، صحنه های خشونت آمیز آشکار و تا قسمتی توهین به یک سری از مقدسات رو در بر میگیره پس اگه زیر هجده سال هستین، یا روح لطیفی دارین و حس میکنین نمیتونین با هر یک از موارد بالا کنار بیاین از...
تهیونگ یه متخصص پولشوییه که برای انتقام به جونگکوک رئیس مخوف‌ِ گروه مافیایی تایفون‌ها نزدیک میشه... مشخصات فیک: کاپل‌ها: کوکوی، یونمین، کاپل مخفی ژانر: مافیایی، اکشن، رازآلود، جنایی، اسمات🔞 رده سنی: +21
•کامل شده• پاینده باد آینده‌ی زیبای ما؛ بال‌هاتون رو باز کنید و اوج بگیرید. به نام آینده، به نام میرای. •OTP↝ Kookv, Sope, Namjin •Author↝ Mark Mrakovich •Translators↝ kik, Echo •Genre↝ War, Omegaverse, Gore, Angst, Romance, Smut.
"go to hell? where do you think i came from darling?" ::; vampire and yandere themed , 🔞 ::; top kook !¡ bottom tae ::; lower case intended
بگذار زمان و جهان متوقف شوند، عشق جوانه زده بود. عشق میان خاک، گل و خون ریشه دوانده بود. حال هر چه میخواهی برسرش اسلحه نگه دار. همراه بلوندی و فرمانده باشید. ♡ ___________❄__________ иαмє: ᵀᴴᴱ➣иιgнτмαяє ϲουρℓє: κοοκν ωяιτєя: ƒαяαиακ gєияє: нιѕτοяιϲαℓ, ϲℓαѕѕιϲ, яοмαиϲє, ωαя, ѕмυτ, 🔞
- خرس مهربون داره میره خونه‌اش؟ - آره آقا گرگه. دارم میرم تا از شرت خلاص شم. - اینجوری حرف زدن به نفعت تموم نمیشه بیبی. - سعی نکن منو بترسونی. - تو همینجوریشم ازم می‌ترسی فندق کوچولو. - آره می‌ترسم. خب که چی؟! - واقعا از من می‌ترسی؟! - آره. - برای چی؟! - چون یه گرگی. genre: fluff, fantasy, romance, Smut, daddykink
An arranged marriage that falls apart due to some misunderstandings. The journey of remorse and regrets towards forgiveness. With their sixteen-year-old son caught in the middle, Jungkook and Taehyung must confront their past and embrace the raw emotions that linger between them. Will Taehyung choose to open his hear...
Kim Taehyung hated boxing Jeon Jungkook loves boxing Kim Taehyung did what he felt was right Today he wished he could turn back time to that faithful day when he threw away the best thing that ever happened to him.
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پر...
Taehyung loved the sea. It cleared his mind and calmed his heart. It was his company. It was a summer day when shy Taehyung met a handsome surfer at the beach randomly. This brought something beautiful in their lives , but there was one problem. Taehyung's best friend had already had a crush on the surfer...
"you know, this actually quite fun. it's like we're on a road trip." "yeah, a road trip with an $8.4m worth guy who i kidnapped and held at gun point, and with whom im currently trying to run away with from the damn police and fbi." he mutters sarcastically, "mhm, exactly my type of fun." ©SHARMILA / nectaerine febr...
چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه لرزونش کوچ کر...
کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. - واقعا دوست...
━━━ 𝐓𝐀𝐋𝐄𝐒 𝐎𝐅 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓 ➷ 𝐓𝐀𝐄𝐊𝐎𝐎𝐊 𝐎𝐍𝐄𝐒𝐇𝐎𝐓𝐒 Top Jungkook Bottom Taehyung [𝐑𝐄𝐐𝐔𝐄𝐒𝐓𝐒 𝐎𝐏𝐄𝐍] ************ 𝐇𝐢𝐠𝐡𝐞𝐬𝐭 𝐑𝐚𝐧𝐤𝐢𝐧𝐠: #2 in BtsOneshot #4 in Topkook #9 in Taekook #9 in KookV #9 in Gguktae
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] "برادران کیم بجز تهیونگ؟!" این صدای زمزمه ی زیر لبیِ تهیونگ بود که خیره به تابلوی رستوران زنجیره ایِ پدرش، که حالا به برادرانش به ارث رسیده بود، نگاه میکرد و با حرص دستهاش رو مشت کرده بود! ثانیه ای بعد پوزخندی زد و به این فکر کرد که مگه چی از اونا کمتر داره که نمیتونه رستوران خودش رو راه بندازه و...
𝐴 𝑇𝐴𝐸𝐾𝑂𝑂𝐾 𝑜𝑛𝑒𝑠ℎ𝑜𝑡𝑠 2. 𝑌𝑜𝑢'𝑙𝑙 𝑓𝑖𝑛𝑑 𝑡𝑎𝑒𝑘𝑜𝑜𝑘 𝑠𝑡𝑜𝑟𝑖𝑒𝑠 𝑡ℎ𝑎𝑡 𝑐𝑎𝑚𝑒 𝑓𝑟𝑜𝑚 𝑚𝑦 𝑚𝑖𝑛𝑑 𝑤ℎ𝑖𝑐ℎ 𝑖 𝑐𝑜𝑢𝑙𝑑𝑛'𝑡 𝑡𝑢𝑟𝑛 𝑖𝑛𝑡𝑜 𝑎 𝑤ℎ𝑜𝑙𝑒 𝑏𝑜𝑜𝑘 𝑎𝑛𝑑 𝑎𝑙𝑠𝑜 𝑟𝑒𝑞𝑢𝑒𝑠𝑡 𝑓𝑟𝑜𝑚 𝑚𝑦 𝑝𝑟𝑒𝑐𝑖𝑜𝑢𝑠 𝑟𝑒𝑎𝑑𝑒𝑟𝑠. Request Close for now. _ Ranked #7 vkookonesh...
-آهنگ... تهیونگ آروم زمزمه کرد و پسرک با چشم‌های گرد شده بهش خیره شد. -آهنگ قشنگی گذاشتید... بارمن لبخند گرمی به لب‌هاش نشست و تهیونگ مشتاق‌تر از قبل بهش خیره شد. -طرفدار لیدی گاگا هستین؟ تهیونگ لبخندی زد. -طرفدار؟ بعید می‌دونم. ولی فکر نکنم بتونم این آهنگ رو فراموش کنم. -باهاش خاطره خوبی دارین؟ -امروز باهاش خاطره خوب...
