جونگکوک هایبرید هیفده ساله ای که از سن کم به سختی عادت کرده و سختی کشیدن براش آسونه نمیشه گفت آسون ولی خب بهتر از بقیه میتونه تحمل کنه........... و اینور هم کیم تهیونگ پسر پولداری که همه فکر میکنند بهترین زندگی رو داره شاید زندگیش از خیلی ها بهتر باشه ولی خب کی میدونه ........ چی میشه اگه این دو همدیگه رو ملاقات کنند ؟ __________ ته : هیششش نفس هیونگ برا چی معذرت خواهی میکنی فرشته ؟ ببینمت پسر قشنگم کوچولوی من برای چی گریه میکنی اخه؟ میدونی چقد دلم برات تنگ شده ؟ همه کس هیونگ زندگیه هیونگ اشک نریز پسر نازم میبینی حالم خوبه ؟ نگاه کن منو کوک سرش رو بالا آورد و با چشمای اشکیش به ته خیره شد که دوباره گریش گرفت و شروع کرد به اشک ریختن و گریه کردن با صدای بلند و ته که انگار دست پاچه شده بود لبخندی زد و دوباره کوک رو بغل کرد ته : هیشش عیب نداره عزیزم گریه کن دل کوچولوت گرفته قربون صدات بشم هیسس عیب نداره ....
40 parts