_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه...
تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد.
_یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟
_گفتم امگای قوی داری...
_نه نه بعدش، قسمت دوم جملهات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟!
ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد.
_نمیدونستی؟ امگات بارداره...
Writer: Ashil
Couple: Vkook, Hopmin, Taehi
Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut
جونگکوک فقط با جملهی "باهاشازدواجکنعاشقشمیشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود..
و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد..
اما آیا این برای تهیونگ هم صدق میکرد؟ قطعا نه!!
اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد...
شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟!
شاید...
ــــــــــــــــ
برشی از داستان:
-اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..!
ـــــــــــــــــــــــــ
-میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه!
ــــــــــــــــــــــــ
-قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمیکردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته...
ـــــــــــــــــــــــ
-اجازه بده از اول شروع کنیم..
name:darkness
Couple: Vkook
Couple Sub: Yoonmin, Minsong
Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end
the Writer: Lara
start: 1403/8/15
end:..
#vkook
#Yoonmin
#romance