_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه...
تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد.
_یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟
_گفتم امگای قوی داری...
_نه نه بعدش، قسمت دوم جملهات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟!
ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد.
_نمیدونستی؟ امگات بارداره...
Writer: Ashil
Couple: Vkook, Hopmin, Taehi
Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut
[Completed]
با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید.
نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه.
آره.
این هرگز قرار نبود بفهمه.
هرگز.
𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛
𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫, 𝑆𝑐𝑖𝑓𝑖💥
𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆
🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫