کریستینا(جلد دوم رمان: queen of my heart)
چشم وا کردم و دیدم که خدایم "تو شدی"
دفتر پر غزل خاطره هایم "تو شدی"
درسرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق
شادم از اینکه همه حال و هوایم"تو شدی"
گاهی عشق خیلی ساده در میزنه..خیلی ساده...
فقط کافیه درو باز کنی.
کریستینا(جلد دوم رمان: queen of my heart)
چشم وا کردم و دیدم که خدایم "تو شدی"
دفتر پر غزل خاطره هایم "تو شدی"
درسرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق
شادم از اینکه همه حال و هوایم"تو شدی"
گاهی عشق خیلی ساده در میزنه..خیلی ساده...
فقط کافیه درو باز کنی.
• خـلاصـه:
کیم تهیونگ مجبور میشه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمیکنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه.
• بـرشی از داسـتان:
- مثل اینکه...