کاچان příběhy

Zpřesnit podle tagu:

2 příběhy

The Devil Made Me Do It od hediy_li
The Devil Made Me Do Itod Shu Chun
من مثل یه گیاه بودم که برای مدت طولانی از نور محروم بود.. و وقتی بهم تابیده شد..دیگه نمیدونستم باید چیکار کنم.. اون همون کسی بود که همیشه میخواستم.. همون چیزی بود که نیا...
Collars od hediy_li
Collarsod Shu Chun
_قلاده_ تو مال من میشی.. مهم نیست خودت چی میخوای تنها چیزی که مهمه اینه که تو متعلق به منی و چاره ای جز پذیرفتن من نداری.. من تو رو مال خودم میکنم حتی اگه لازم باشه نابو...
Dokončené
+ 3 další(ch)