50 Shades of Texts & Thigh Touches

1.5K 351 144
                                    

[ پنجاه طیف پیام و لمس کردن ران ]

به 'دردی در باسنم' : شام امشب ساعت هفته. شیش بیا دنبالم.

از 'دردی در باسنم' : بهم نگو چیکار کنم آقای مالیک.

به 'دردی در باسنم' : هرچی. فقط به موقع بیا دنبالم. مامانم میخواد مرغ و پودینگ درست کنه و من نمیتونم از دستش بدم.

از 'دردی در باسنم' : باشه. فهمیدم. شیش و نیم اونجام.

به 'دردی در باسنم' : نه. شیش.

از 'دردی در باسنم' : باشه. شیش و نیم.

به 'دردی در باسنم' : نه لیام دارم میگم شیش!

از 'دردی در باسنم' : میدونم، فقط میخوام سر به سرت بذارم.

به 'دردی در باسنم' : اَه تو مردم آزاری‌.

از 'دردی در باسنم' : و تو، دوست خوبم، باید یکم آروم بگیری. مثلا بخوابی؟ (سکس) شاید من بتونم کمکت کنم:)

به 'دردی در باسنم' : لیام!

از 'دردی در باسنم' : همینه بیبی. اسمم و فریاد بزن؛)

به 'دردی در باسنم' : ازت متنفرم -_-

از 'دردی در باسنم' : اوه. تو عاشقش میشی.

به 'دردی در باسنم' : واقعا نمیدونم چرا هنوزم دارم به حرف زدن باهات ادامه میدم.

از 'دردی در باسنم' : چون تو این دیک و میخوای.

به 'دردی در باسنم' : نمیخوام!!!

از 'دردی در باسنم' : میخوای؛) نمیتونی انکارش کنی آقای مالیک. میدونم من و میخوای. اشکالی نداره چون این حس متقابله.

به 'دردی در باسنم' : اینقد عوضی نباش لیام. من تو رو نمیخوام. کل این ماجرا شبیه یه قرارداده. من و تو هیچ وقت قرار نیست با هم باشیم.

از 'دردی در باسنم' : باشه آقای مالیک. قدم اول اینه که تو قبول کنی:)

به 'دردی در باسنم' : تو یه کاری میکنی که حس کنم توی ذهنم مسابقه ماشین سواریه. وای خدا. و دیگه اینقدر منو آقای مالیک صدا نکن. ما توی فیفتی شیدز آف گری فاکی نیستیم!

از 'دردی در باسنم' : اوه، ولی مطمئنم تو خوشت میاد. من که ببندمت و اون کون خوشگلت و جوری به فاک بدم که هیچ وقت یادت نره.

به 'دردی در باسنم' : -_- فقط بیا دنبالم.

*****

صدای بوق باعث شد به سمت پنجره برم تا ببینم چه خبره. دهنم با دیدن تصویر رو به روم باز موند.

یه مازاراتی مشکی فاکینگ که توی تاریکی برق میزد رو به روی ساختمون بود. لیام دست به سینه ایستاده و بهش تکیه داده بود. نفسم با دیدنش برید. توی اون ژاکت چرمش - درست مثل شب اولی که دیده بودمش - عالی به نظر میرسید. یه تیشرت مشکی زیر ژاکتش و شلوار جین تنگ مشکی پاش بود‌. حتی از همین فاصله هم میتونستم بگم عطری که زده سکسی ترش کرده و من نمیتونم روی زانوهام بایستم.

The Wedding Date [ Persian Translation ]Where stories live. Discover now