#PART_233

552 62 5
                                        

رمان مون تو تلگرام یک سال جلوتره🍷
این لینک چنله تموم رمان های رزالینِ کپی و تو تلگرام پیسش کنید🔥

https://t.me/rosenovelsss

#MY_RED_BALLERINA

🫀🫀🫀🫀🫀🫀

_ دوش بگیر باید برگردیم عمارت
زیاد طولش نده وگرنه مجبور می شم خودم دست به کار شم

از تصور اینکه اطلس بیاد پشتشو کیسه بکشه خندش گرفت

از تو آیینه تیز نگاش کرد : خنده داره؟!؟

لبشو گاز گرفت : نه زود میام

پرید تو حموم اطلس اصلا اعصاب درست حسابی نداشت

هر ثانیه رفتارش عوض می شد
دوش سریعی گرفت

خبری از حوله و لباس تمیز نبود
مردد و ناچار درو باز کرد

اطلس رو تخت لم داده بود
: چی می خوای؟!؟

_ لباس و حوله....
: خوبه بیا بردار

چشماشو باریک کرد : اگه می خواستم لخت بیام بیرون دیگه به تو نمی گفتم

_ خوبه حالام خودت لخت بیا بیرون هر کوفتی می خوای بردار

کلافه پیشونی شو به لبه در تکیه داد

: اذیت نکن لباس تمیز ندارم حوله ام هم تو برداشتی

حداقل پرتش کن برام....

جواب نداد : اطلسسسسسس
دارم با تو حرف میزنم یه ثانیه سرتو از گوشی بیار بیرون

ببین می مونم اینجا یخ میزنم سرما می خورم

سینه پهلو می کنم مجبور میشی بهم قرص بدی دوباره از اول معتادیم شروع میشه ها

حرفاش به هدف خوردن
گوشیو انداخت و بلند شد

خوشحال از پیروزی دستشو دراز کرد : ممنو...

دست اطلس که رو سینش نشست شوکه شد

هلش داد تو و درو بست
: تا اینجا اومدم همینجوری نمیرم

بهت زده عقب رفت : تا کجا اومدی؟!؟

کلا دو قدم راه اومدی دیگه بیا کولت کنم برگردی رو تخت

🫀🫀🫀🫀🫀🫀

MY RED BALERINA 2 💌Where stories live. Discover now