32

2.3K 303 105
                                    

علامت مکالمه
نامجون -
جین ×
یونگی ÷
هوسوک =
تهیونگ +
جونگکوک _

************
جین بعد از گرفتن لیست جدید دارو هاش از کلینیک خارج شد.
مرد سیاه پوش با پیامک کوتاهی رئیسش مطلع کرد.
امگا بعد از گرفتن تاکسی و گفتن آدرس خونه اش به راننده سرش یه شیشه تکیه داد و چشم رو هم گذاشت.

چند شبی شده بود که توی خواب نفسش می‌برید و حرکت های جدید بچه به شدت اذیتش میکرد.
اون کوچولو خبر نداشت پدرش رحم ضعیفی داره و بی محابا توی شکم سوکجین ورجه وروجه میکرد.
دایی تهیونگ اسم وزغ جهش یافته رو روش گذاشته بود ولی در حقیقت کوچولو دنبال رایحه پدرش بود و اصلا قصد اذیت کردن بابا جینی رو نداشت.

امگای نر بعد از حساب کردن کرایه کلید توی در چرخوند و وارد خونه شد.
×جولییی کجایی من اومدم.

جولیا از جلوی آلفای سیاه پوش که مشغول نوشیدن قهوه بود بلند شد و به استقبال امگای نر رفت.

جولیا: چرا انقدر دیر کردی؟ تماس هام چرا جواب ندادی!
امگا کفش هاش با دمپایی عوض کرد و کیسه دارو هاش به جولیا تحویل داد.

×این سری بیشتر واسم دارو نوشت یکم توی داروخونه معطل شدم خیلی شلوغ بود امروز کلینیک، زمان زایمان چند خانوم و آقا جلو افتاده بود و حسابی  جو اونجا بهم ریخته بود.

جولیا کیسه رو بالا پایین کرد هزار مدل قرص و دارو بود که جین مجبور به مصرف بود اما واقعا حرفای اون آلفا درست بود؟ یعنی میتونست جین از این دارو ها خلاص کنه؟
اَه لعنت بهش چطور اعتماد کرد راهش داد توی خونه.

جین با حس رایحه گرمی مشکوک به جولیا نگاه کرد.
×مهمون داریم؟

کوچولوی بازیگوش تکون می‌خورد و صدای ناله پدرش در آورد.
جولیا آب دهنش قورت داد.

جولیا: خب راستش یکی اومده تورو ببینه.
ابروی جین بالا پرید.
×کی؟

نامجون که با شنیدن صدای دردمند جین به سرعت خودشو به اونجا رسونده بود جواب داد.
-من.

پسر امگا با شنیدن صدای نامجون وحشت زده به سر تا پاش خیره شد.
×ت...تو....
-لطفا وحشت نکن جینا....برات خوب نیس صدای ضربان قلبت میتونم از اینجا بشنوم من نیومدم اذیتت کنم.

جین هنوز بهت زده به قامت بلند نامجون خیره بود.
چطور پیداش کرده بود؟؟؟
جونگکوک چیزی گفته؟
نه امکان نداشت جونگکوک بهش خیانت کنه و حرفی از محل سکونت جین زده باشه
امگا تکون شدیدی خورد و نزدیک بود روی زمین بیوفته که جولیا زودتر گرفتش.
نامجون که حالا خودشو به جین رسونده بود و تو فاصله کمی از امگا قرار داشت پسرو براید استایل بغل کرد.
زبون امگا توی دهنش سنگین بود و قدرت صحبت کردن ازش گرفته بود.

-میشه اتاق سوکجین نشونم بدید؟
جولیا با استرس به جین که محتاطانه رایحه آلفا رو میبویید نگاهی انداخت.
جولیا: از این طرف.

فقط بهم بگو/Just Tell meWhere stories live. Discover now