30

2.6K 311 163
                                    

علامت مکالمه
تهیونگ +
جونگکوک _
هوسوک =
نامجون-
جین ×
یونگی ÷

*************
ماشین توی خاکی وایساد آلفا با ابهت از ماشین خارج شد.
کت مشکی رنگش مرتب کرد و دکمه جلوش بست.

عینک دودی مشکی از دیدن نفرت توی چشمای آلفا جلوگیری میکرد.
مرد های تنومند مشکی پوش دور تا دور کارخونه متروکه رو محاصره کردن بودن تک به تک افراد با دیدن آلفا احترام میزاشتن و تا کمر خم میشدن.

در بزرگ فلزی با اشاره سر آلفا باز شد.
صدای کفش های آلفا دل هر کسی که اونجا بود از ترس می‌لرزند.
عرق سرد از پیشونی سوجونگ سرخورد.
بدنش با دیدن سایه عظیم تهیونگ بالای سرش بیشتر می‌لرزید و دهنش مثل کویر خشک شده بود.

+سلام پسر عمو.
سوجونگ چشم بهم فشرد قلبش توی دهنش بود.
خودش میدونست برای چی الان گرفتار خشم تهیونگ شده بود.

تهیونگ عینکش برداشت و توی جیب کتش گذاشت.
پوزخندی زد و سر تا پای آلفای دست بسته به صندلی از نظر گذروند.

+خیلی بلبل زبونی میکردی سوجونگا چی شد؟ زبونت موش خورده؟

بدن سوجونگ هنوز می‌لرزید با وحشت به تهیونگ خیره شده.
سوجونگ:ب...باور...کن....من....نمی..

+این کصشعرا رو تحویلم نده.

آلفا توی صورت سوجونگ خم شد و با چشمای طلایی رنگش غرید.
+سه ماه تموم دارم دنبالت میگردم.
+از این سوراخ موش به اون سوراخ موش فرار میکنی تا گیرم نیوفتی.

+تا اینکه حمایت بابات از روت برداشته شد و کلا آس و پاس شدی.
آلفا چند سیلی پی در پی آروم به گوش سوجونگ ترسیده زد.
+چقدر بهت هشدار دادم خودت پشت عمو قایم نکن، به هوای کمک بابات نیا جلو و خودتو خراب نکن دیدی که گذاشتت و رفت.

آلفا تاریک تر از هر موقعه ای زمزمه کرد.
+حالا باید خودت تنهایی تقاص بدی.

سوجونگ: تهیونگ خواهش میکنم ازت من زن دارم میخوام زندگی کنم لطفا ازم بگذر.

تهیونگ‌ قهقه ای زد.
+مگه اینکه خر باشی نفهمیده باشی زنت بهت خیانت کرده. از کدوم زن حرف میزنی سوجونگ؟ کور هم بودی باید حس میکردی چطور با نفرت و انزجار کنارت می نشست.

سوجونگ: گول بابام خوردم اون مجبورم کرد این کارارو بکنم.
+بابات بهت گفت عکس فیک بیاری عمارت من بخوای هرج و مرج ایجاد کنی؟

سوجونگ آب دهنش قورت داد: خب...خب خیلی حرصی بودم بابام چشمام بسته بود فقط یه چیزی تو سرم رژه می‌رفت من باید جای تهیونگ رئیس باشم، ریاست برازنده من و پدرمه اینا حرفایی بود که بابام از اول توی گوشم خوند تهیونگ باور کن.

+میدونم سوجونگ همه چیز میدونم. ولی تو عاقلانه تصمیم نگرفتی دقیقا گردنت بردی زیر دندون شیر و حالا ازم میخوای کاری بهت نداشته باشم ازت بگذرم؟

فقط بهم بگو/Just Tell meWhere stories live. Discover now