27

2.2K 320 151
                                    

علامت مکالمه
هوسوک =
یونگی ÷
تهیونگ +
جونگکوک _
جین ×
نامجون -
لیسا #
جنی *

**************
هوسوک قبل از خارج شدن از در جیمینو دست بادیگاردش سپرد و تاکید کرد حتما به والدینش تحویلش بده.

پسر از بتای رهبر اطاعت کرد و رفت.
هوسوک از عمارت خارج شد با مردی هیکلی که کت و شلوار مشکی پوشیده بود پشت بهش ایستاده و گاهی ساعت توی دستش که مشخصا از برند مشهوری بود نگاه میکنه مواجه شد.

=میتونم کمکتون کنم؟؟

مرد با شنیدن صدای بم هوسوک سمتش چرخید.
هیون: سلام هوسوکا از دیدنم خوشحال نشدی؟

هوسوک ناباور به آلفای اکالیپتوسی خیره شد، اون اینجا چیکار میکرد جیهوپ گرگ بتا پشتش کرد و خرخر تهدید آمیزش بلند شد.

هوسوک بی اهمیت به خرناس های گرگش جهت پاره کردن هیون خنده بلندی سر داد تقریبا تا آغوش باز آلفا پرواز کرد.
=نمیدونی چقدر خوشحالم که اینجا میبینمت از اون روز به بعد هرچقدر اومدم کلاب نبودی دوس داشتم دوباره ببینمت.

هیون دستاش دور هوسوک پیچید و عطر رایحه پسر بویید.
هیون: منم از دیدنت خوشحالم میدونم که دنبالم بودی ولی نمیتونستم زیاد دورت باشم ممکن بود برات خطرناک‌ باشه ولی تصمیم گرفتم از کار دور بشم و بیام ببینمت خداروشکر میکنم اسم واقعیت بهم گفتی تا بتونم پیدات کنم.

هوسوک سرش از سینه پسر جدا کرد.
=چرا اسم واقعیم نمیگفتم؟

هیون خنده ای کرد و پیشونی بتا رو بوسید: خب گفتم شاید بهم اعتماد نکنی آخه قیافه ام یکم بکن درو میزنه.

بتا هین بلندی کشید.
=چییییی؟؟؟؟ نهههههههههه! تو قیافه گوگولی خودت دیدی؟

هیون وا رفته پرسید: من این همه رو جذابیت های مردونم کار کردم که تو بیای بهم بگی گوگولی؟؟

بتا از حرکت کیوت آلفا خندید.
=هی مرد انقدر سخت نگیر ولی باور کن خیلی کیوتی خیلییییی.

آلفا باز نالید و سرش توی گردن بتا مخفی کرد بهونه خوبی بود تا نقطه رایحه پسرو خیلی ریز و کوتاه ببوسه.

هوسوک لحظه ای مورمور شدن موهای بدنش احساس کرد سریعا آلفارو از خودش دور کرد جیهوپ عمیقا پنجه هاشو زمین می‌کشید تا هوسوک از آلفا دوری کنه وگرنه خودش وارد عمل میشد.

=بهتره بریم داخل خیلی وقته بیرون منتظر موندی.

هیون همراه هوسوک وارد عمارت شدن به سرعت بادیگارد ها دور نائب السلطنه (جایگزین فعلی آلفا) گرفتن احساس خطر و تهدید رو از هیون حس می‌کردن اون آلفارو کسی‌ نمیشناخت و توی هیچ پکی ندیده بودنش.

=نگران نباشید اون خطری نداره میتونید برید.
پسری از بین محافظین جلو اومد و زودتر بقیه جمع رو ترک کرد اما فراموش نکرد طعنه محکمی به شونه آلفا بزنه.

فقط بهم بگو/Just Tell meWhere stories live. Discover now