( یوآن/ پکن کنونی )
در نقطه به نقطه قصر افراد در حاله جنب و جوش بودند
خواجه ها، ندیمه ها و حتی نگهبانان تا هر چه سریعتر کاروان سلطنتی را آماده حرکت کنندکاروان سلطنتی از آنجا که باید برای آوردن امپراطور آینده آماده شده ملزم بود تا امکانات کاملی را درون خود جای بدهد
برای مثال یک خواجه و یک ندیمه بالا رده، شش خواجه و شش ندیمه میان رده، هفت خواجه و هفت ندیمه پایین رده، نگهبانان و محافظان برجسته و ماهر
علاوه بر همه اینها ملزومات سلطنتی که ممکن بود مورد نیاز امپراطور آینده قرار بگیرد ، شش ندیمه پایین رده برای انجام کارهای نگهبانان و افسران
کژاوه سلطنتی ، اسب سلطنتی و غیره و غیره ....بر شکل گیری و نظم دهی تمامی این افراد و امکانات ندیم اعظم ( خواجه اعظم ) ندیم هان نظارت می کرد
ندیم هان: نه نه اون کاسه های چینی نباید اون جوری چیده بشن، چندبار بهتون بگم
بعد از دعا کردن ندیمه ها به سمت خواجه هایی رفت که مدام نظم خودشون رو بهم میزدند
هان: دفعه بعدی که از جاتون تکون بخورید با شلاق تنبیه تون می کنم احمقا
خواجه ها از ترس نظم رو بین خودشون برقرار کردند و همین ترتیب ندیم اعظم ریز به ریز کاروان رو بررسی، درست و نظم دهی کرد تا زمانی که صدای پای مقامات را شنید
مقامات که در راس آنها پسران ال تیمور، ال تیمور و علیاحضرت ملکه مادر قرار داشتند به سمت کاروان می آمدند
ندیم هان رو به اجماع آنها کرد و مثل همیشه بدناش به نشانه احترام خم بود و دست هایش را در آستین های نسبتا گشادش پنهان کرده بود
ندیم هان: سرورانم، کاروان سلطنتی از هر لحاظ تکمیل و آماده حرکت است
شیلان: از شما ممنونم ندیم هان، از وجنات کاروان پیداست که برای راحتی امپراطور آینده همه چیز رو در نظر گرفتید
این طور نیست ال تیمور ؟ندیم هان لبخند خجلی زد و از حالتی که بود کمی بیشتر خم شد
ندیم هان: انجام وظیفه بود علیاحضرت
ال تیمور که چندان از ملکه مادر خوشش نمی اومد پوزخندی زد، ال تیمور حق داشت تنها کسی که در مقابل قدرتاش قرار داشت و ال تیمور نمی توانست کاری برای از بین بردن آن انجام دهد ملکه مادر شیلان خاتون بود
ال تیمور: تالاهای بیا اینجا پسرم
تالاهای جلو اومد، مقابل پدرش زانو زد و سر خم کرد
تالاهای: در خدمت گزاری حاضرم سرورم
قبل از اینکه ال تیمور حرفی بزند ملکه مادر لب سخن گشود

YOU ARE READING
MONGOLIA BUTTERFLY (kookv)
Short Storyنام: پروانه مغولی 💫 جونگکوک: به نظرت من لایق عشق کسی هستم ؟ تهیونگ: همه لایق عشق هستند سرورم جونگکوک: یعنی وحشی مثل من هم لایق عشق زیبایی مثل تو هست ؟ Couple: kookv genre: history_ smut _actione