علامت مکالمه
تهیونگ+
جونگکوک _
جین ×
نامجون -
هوسوک =
لیسا #
جنی *
****************
"تهیونگ"
با خستگی از ماشین پیاده شدم کش و قوسی به بدنم دادم وارد عمارت شدم همه جا توی سکوت فرو رفته بود چراغ های کمی روشن بود و چند نگهبان توی سالن و جلوی در ایستاده بودن.
اوه ظاهرا خیلی دیر کردم.
مرد کت و شلوار پوشی که نشون میداد آلفاست همراه رایحه قهوه نزدیکم شد (یکی از بادیگارد های نامجون) سمتم اومد بعد از تعظیم کوتاهی صاف ایستاد اما سرش هنوز پایین بود.
پسر آلفا: شبتون بخیر جناب کیم، لونا کیم و برادرتون خیلی منتظرتون بودن ولی متاسفانه خیلی دیر کردید آلفا توی طبقه بالا اتاق مهمانان بهشون اتاق دادن تا استراحت کنن اگر مایل باشید راهنماییتون کنم.
+کیم نامجون و جئون یونگی کجان میخوام باهاشون حرف بزنم باید مسئولیت اون آلفا رو قبول کنن یکی از افراد پکم دچار آسیب شده.
سرش بالا آورد و نگام کرد.
پسر آلفا: ایشون دارن استراحت میکنن فردا میتونین ببیندشون جناب جئون هم همراه جفتشون داخل اتاقشون هستن فکر میکنم اونا هم خواب باشن.
پوف کوتاهی کشیدم.
اگه جین هیونگ و جونگکوک خوابیده باشن نمیتونم تنهایی برگردم و دوتا امگام اینجا تنها بزارم اونم کنار اون مرتیکه لاش گوشت.....اَه لعنت بهش.....باید یه شب توی این عمارت بگذرونم.
+خیلی خب اتاقم نشونم بده.
تعظیم دیگه ای کرد و راه افتاد پشت سرش راه افتادم از پله ها بالا رفت......جلوی در اتاقی ایستاد رو به من چرخید.
پسر آلفا: اگر چیزی لازم داشتید من طبقه پایین هستم آلفا شبتون بخیر.
با حرکت دست مرخصش کردم تعظیم دیگه ای کرد و رفت برعکس نامجون افرادش واقعا باشعورن.
دستگیره در پایین دادم و وارد اتاق تاریک شدم.
رایحه رز رو از روی تخت حس میکردم.
+اه لعنت بهش نمیشد یه اتاق جدا به من بدید من باز کنار این بخوابم نمیتونم خودمو کنترل کنم.
پا گرد کردم از اتاق خارج بشم اما حرفا و نگاه های نامجون به جونگکوک دوباره توی مغزم پلی شد نمیشد اگه از این اتاق میزدم بیرونو جای دیگه ای میخوابیدم گندش در میومد عمو هم که دنبال فرصت.
نچی کردمو کتم از تنم در آوردم روی کاناپه توی اتاق پرتش کردم روی کاناپه دراز کشیدم.
ساعد دستم روی چشمام گذاشتم.
+این همه سگ دو زدم حالا باید رو کاناپه بخوابم از کمر درد فردا نتونم راه برم.
هنوز چند دقیقه ای نشده بود که عصبی بلند شدمو سمت تخت رفتم.
خودمو گوشه تخت پرت کردم.
+اگه فردا خواست جیغ جیغ کنه به الهه ماه قسم دیکم میکنم تو حلقش نمیشه همش حرف اون باشه آلفا منم نه این یه ذره بچه من باید زور بگم و اون اجرا کنه.
چشمام رو هم گذاشتم هنوز چشمام گرم نشده بود که جسم سنگین و گرمی روی سینم قرار گرفت.
لای پلکم باز کردم که با کله پشمالوی جونگکوک رو به رو شدم گونه اش روی سینم فشار میداد و لباش به حالت بامزه ای از هم باز مونده بود و آب دهنش جاری شد.
YOU ARE READING
فقط بهم بگو/Just Tell me
Werewolfفقط بهم بگو/Just tell me🔞 چی میشه اگه جفت حقیقی کیم تهیونگ امگایی باشه که به آلفای دیگه ای قولش داده باشن. و تهیونگی که فقط به آلفا های مذکر گرایش داره... چی میشه که اون امگارو انتخاب میکنه؟ اون آلفا چیکار میکنه وقتی امگاش جفت حقیقیش پیدا میکنه؟ . ...
