علامت مکالمه
جین ×
تهیونگ +
جنی *
لیسا #
جونگکوک _
یونگی ÷
نامجون-
هوسوک =******************
"تهیونگ"جینو به شونه جونگکوک تیکه دادم و کمرم صاف کردم.
+خدای من به عنوان دوتا امگا واقعا سنگینن.*وقتی هر دورو میندازی روی شونه ات همین میشه آلفا.
سمت جنی چرخیدم و سری تکون دادم.
+ممنون که بهم اطلاع دادی جنیشی متاسفم تا این وقت شب از پکتون دور موندید خودم شخصا شمارو تا عمارت میرسونم.دختر امگا لبخندی زد.
*اوپا انقدر رسمی باهام صحبت نکن من دیگه خواهر شوهرتم....راستش زنگ زدم به لیسا گفت خودش زود میرسونه اینجا شما میتونید برید.
+اجازه بدید وقتی جفتتون اومد بعدا میرم.یهو جن زده شد.
*انقدر بام رسمی حرف نزن حتما باید گوشت بپیچونم؟؟؟
ابروهام بالا پرید خواستم حرفی بزنم که...
#جنی؟
با صدای لیسا هردو سمتش چرخیدیم جنی با دیدن آلفاش ذوق زده پرید توی بغلش. اگه خواهرش این شکلیه چرا خودش انقدر جفتک میندازه؟
لیسا بعد از بوسه ای که روی سر جنی زد نزدیکم شد.
#سلام آلفا کیم+سلام کیم لیساشی
جنی چشماش چرخوند.
*لعنت بهتون چرا نمیتونید یکم خودمونی باشید اَه اَه آلفاهای خشک.منو لیسا بعد از نگاهی بهم خندیدیم. لیسا به آرومی لپ جنی رو کشید.
#امگای کیوتم.جنی لبخند نرمی زد و بیشتر خودش به بازوی لیسا مالید.
اون مثل توله گربه ها رفتار میکنه. (لازم بگه داداشش یونگیه؟)
بعد از خداحافظی سوار ماشین شدم راستش با ماشین یونگی اومدم چون به لطف این دوتا نه ماشین داشتمو بعدشم خبر رسید سوئیچ ماشینم بگا دادن.
دو امگای بیهوش توی ماشینم گاهی ناله میکردن یا گاهی ریز ریز شروع به خندیدن میکردن.
از توی آیینه به چهره هر دو نگاه کردم.
گونه های هر دو سرخ شده بود و بین لب هاشون باز مونده بود.
سراشون چسبیده بود بهم.....اوه اون دوتا زیادی کیوتن.
چشمم ازشون گرفتم و حواسم دادم به رانندگیم.
به خاطر رایحه رز یکم فضولیم گل میکرد جونگکوکو دید بزنم اما این درست نبود.بعد از رسیدن به عمارت جئون یونگی در عقبه سمت جونگکوک رو باز کردم. براید استایل بغلش کردم کنار بنگچان (بادیگارد پک ماه بنفش) ایستادم.
+حواست به جین باشه تا برگردم.
بنگچان سری تکون داد و کنار ماشین ایستاد.
همراه امگام از پله ها بالا رفتم و توی سالن یونگی رو دیدم عینکی به چشمش بود و سخت مشغول مطالعه برگه های روی میز بود.+آلفا جئون؟
یونگی با شنیدن صدام سر بلند کرد و با دیدن جونگکوک توی بغل من ابروهاش بالا پرید.
÷اوه.....جونگکوک چرا....
+اون مست کرده لطفا اتاقش نشونم بدید.یونگی یکی از خدمه عمارتش رو صدا زد تا اتاق جونگکوکو نشونم بدن بعد از رسیدن به اتاق امگام خدمه رو مرخص کردم.
در باز کردم با دیدن اتاقی با تم بنفش لبخند محوی زدم.
پس رنگ مورد علاقت بنفشه.
روی تخت نرمش گذاشتمش تا خواستم عقب بکشم نالید و چنگی به یقه لباسم زد.
_آل...آلفا

YOU ARE READING
فقط بهم بگو/Just Tell me
Werewolfفقط بهم بگو/Just tell me🔞 چی میشه اگه جفت حقیقی کیم تهیونگ امگایی باشه که به آلفای دیگه ای قولش داده باشن. و تهیونگی که فقط به آلفا های مذکر گرایش داره... چی میشه که اون امگارو انتخاب میکنه؟ اون آلفا چیکار میکنه وقتی امگاش جفت حقیقیش پیدا میکنه؟ . ...