برشی از رمان📃🌱
+ددیییییی
×چی شده پسرم چرا داری باز نق میزنی؟
+خو ددی از وقتی هانول اومده فقط به اون توجه میکنید مگه من بیبی تون نیستم؟🥺
ددی کوک همونطور که بغلم میکرد دم گوشم زمزمه کرد
÷ولی تو فقط جوجه کوچولوی مایی پسر کوچولوی حسود من....🫠
جیمین...
با بهت به اتاق خوشگل روبه روم نگاه کردم کم کم اشک تو چشمام جمع شد خیلی اتاقش قشنگ بود یه تخت گوشه ی اتاق بودش که شکل خونه بود و روش پر بود از عروسک های خوشگل و دیوار پشت تخت پر بود از کلی ابر سفید کوچولو و گوشه ی اتاق هم یه کمد بود که داخلش پر بود از انواع پستونک و شیشه شیر های خوشگل کل تم اتاق از رنگ آبی و سفید الهام گرفته شده بود با بغض سمت ددی ها برگشتم و درحالی که اشکام از چشمام سرازیر میشد گفتم(ددی ها...خیلی ممنونم ازتون هق)هم ددی کوک و هم ددی تهیونگ روی پاهاشون نشستن تا هم قدم بشن و ددی کوک دستی بین موهام کشید و گفت(گریه نکن پسرکم خوشحالم که خوشت اومده)ددی تهیونگ دستمو کشید و بغلم کرد و بوسه ای روی لپای خیسم زد و گفت(حالا دیگه گریه نکن عشق من)سری تکون دادم و با ذوق از بغل ددی بیرون اومدم سمت اسباب بازی های روی تخت رفتم
<Taehyung>
با لبخند به ذوق جیمین برای اتاق و اسباب بازی هاش نگاه کردم که با حس دست جونگکوک روی بوتم لبخندم خشک شد که صدای بم جونگکوک دم گوشم پیچید(پسرمون خیلی از اتاقش خوشش اومد باید از جین هیونگ ممنون باشیم هومممم؟)سعی کردم به دست کوک که بوتمو نوازش میکرد اهمیت ندم و با صدای لرزونی گفتم(آ..آره خیلی خوشش اومده)با ویشگونی که کوک از بوتم گرفت ناله ای کردم که صدای ترسیده ی جیمین بلند شد(ددی؟حالت خوبه؟)لبخند لرزونی زدم و سعی کردم دست کوک رو از خودم جدا کنم(آ..آره پسرم خوبم من)جیمین نا مطمعن سری تکون تکون داد و مشغول فیل سفیدی که روی زمین بود شد که دوباره صدای خشدار کوک بلند شد(اههه تهیونگ میخوامت)با ترس گفتم(کوک جیمین که اینجاست تمومه هیونگا هم که هستن آ..خه چطوری؟)کوک هومی کشید و گفت(هیچکدوم از اینا مهم نیست جئون تهیونگ من میخوامت همین الان) خودمم داغ کرده بودم پس روبه جیمین گفتم(جیمین؟پسرم منو ددی میریم اتاق خودمون کار داریم اتاق ما بغل اتاق خودته پسرم باشه)جیمین لبخند مظلومی زد و گفت(چشم ددی جونم)لبخندی زدم و همراه جونگکوک از اتاق خارج شدیم و سمت اتاق خودمون رفتیم درو باز کردم و وارد اتاق شدم و همین که درو بستم محکم به در کوبیده شدم و لبای جونگکوک با خشونت روی لبم نشست ناله ای کردم که صدام تو دهن کوک خفه شد دستمو دور گردن کوک انداختم و منم همراهیش کردم بعد از چند دقیقه درحالی که هنوز لباش روی لبام بود برآید بغلم کرد و روی تخت کینگ سایزمون انداخت و دوباره روم خیمه زد و مشغول بوسیدن لبام شد لباش رو از روی لبام برداشت وهردومون مشغول درآوردن لباس همدیگه شدیم و چند دقیقه ی بعد تن بزرگ و لخت کوک روم دوبار خیمه زد و مشغول بوسیدن گردنم شد ناله ای از حس لبای کوک روی گردنم کردم کوک سمت نیپلای برجستم رفت و نیپلمو به دهن گرفت موهای بلندشو چنگ زدم و ناله ای کردم که صدای بمش بلند شد(اههه عاشق نیپلاتم)و دوباره مشغول مکیدن نیپلم شد بی تاب گفتم(کوکککک آه خودتو میخوام لعنتییی)جونگکوک پوزخندی زد و از روم بلند شد روی زانوهاش نشست و دیک کینگ سایزشو سمت دهنم گرفت(نظرت چیه خیسش کنی تا به فاک نری؟)هومی کشیدم و به پیرسینگ روی دیکش دستی کشیدم و یه دفعه کل حجمشو کردم تو دهنم که صدای ناله ی کوک بلند شد و موهامو چنگ زد(اوههه فاککک)هومی کشیدم و درحالی که از پایین به کوک نگاه میکردم دیکشو با ملچ و ملوچ میخوردم کوک با ناله گفت(اهههه داگی شو سریع)با حرف کوک مطیع داگی شدم و باسنمو به دیکش مالوندم که اسپنک محکی روی باسنم زد و تفی روی سوراخم انداخت و یه دفعه کل حجمو کرد داخلم اولش شوکه شدم و تا خواستم داد بزنم دست پر از تتوی کوک روی دهنم نشست دم گوشم پچ زد(هیشششش عشق من صبر کن عادت کنی بهش) با درد سری تکون دادم که دستشو از روی دهنم برداشت و بعد از چند دقیقه کوک کمرشو آروم تکون داد که ناله ای کردم و بعد از چند ثانیه سرعت کمرشو بیشتر کرد اینبار ناله های از روی لذتم بود که کل اتاق رو پر کرده بود کوک ناله ی مردونه ای کرد و سرعت کوبیدنش رو محکم تر کرد که باعث شد ناله ی بلندی بکنم کوک بخاطر رگ گرگینه ایش وقتی تحریک میشد سایزش خیلی بزرگ تر از دیکش توی حالت انسانیش میشد و اینطوری محکم به فاکم میداد.با شنیدن صدای ناله ی بلند کوک و بعدم خالی شدنش داخل سوراخم ناله ی بلندی از داغی کامش کردم و کوک سریع دستشو جلو آورد و دیکمو هندجاب کرد و منم با ناله ی بلندی ارضا شدمو کوک هم بعد از چند دقیقهرخودشو از توم کشید بیرون ناله ای بخاطر خالی شدنم کرد و روی تخت افتادم کوک هم پشتم دراز کشید و مکی به گردنم زد(مثل همیشه عالی بودی عشق من)ناله ای کردم و گفتم(آه کوک کمرم درد میکنه)کوک با نگرانی سمتم اومد و شروع کرد به ماساژ دادن کمرم(آه ببخشید دوباره از حدم فراتر رفتم)با درد درحالی که آب کوک هنوز توی سوراخم بود سمت جونگکوک چرخیدم و بوسه ای روی لباش زدم(این حرفو نزن کوک هرچقدرم که درد داشته باشم نمیتونم منکر لذت همخوابی با تو باشم عشق من♡)
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
[[اتاق کیوت جیمین🥺]]
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
[[اتاق تهکوک🫣🫠]]
_________________________________________
خب خب دوستان اینم یه اسمات از تهکوک🫣 امیدوارم خوب شده باشه😂 و اینکه فکر کنم دیگه ددی های گرگینه من رو دوست ندارید نه؟🥺 ووت و کامنت خیلی کمه🫠 من خودم فیک میخونم و وقتی تعداد ووت و کامنت فیک های دیگرو میبینم ناراحت میشم🥺🥺🥺 پس لطفا از ددی های گرگینه ی من حمایت کنید💜