علامت های مکالمه
یونگی ÷
نامجون -
تهیونگ +
جونگکوک _
جین ×********************
(دو ماه بعد)
"جین"از عمارت خارج شدم.
×باز حتما رفته سراغ توله های پک.
کمی از عمارت خارج شدم و ایستادم فریاد کشیدم.
×کیم تهیونگگگگگگگصدای غرش آلفا رو میشنیدم.
پوفی کردم و سمت قسمت پشتی عمارت قدم برداشتم. با دیدن تهیونگ همراه 5 توله گرگ کوچولو لبخندی زدم. جلوتر رفتم بچه ها به محض دیدنم سمتم اومدن و شروع کردن بالا و پایین پریدن.
×آروم باشید کوچولو ها فعلا وقت بازی ندارم باید با آلفا صحبت کنم.سوهو آلفای مذکر 4 ساله ای که شلوارم توی مشت کوچکش نگه داشته بود با ناراحتی گفت.
سوهو: ولی جین هیونگ ما دوست داریم با تو بازی کنیم آلفا میخواد بره.سر بلند کردم و نگاهی به تهیونگ انداختم که حالا تبدیل به بُعد انسانیش شده بود و داشت زیپ شلوارش میبست.
×سوهو، هیونگ قول میده بعد از صحبت با آلفا باهاتون بازی کنه خوبه؟؟لارا امگای مونث با لبخند نگاهم کرد.
لارا: بازم تبدیل میشی تا از سوکی (گرگ جین) سواری بگیریم اون خزای خیلی نرمی داره دوسش دارم.
لبخنوی از حرف توله امگای شیطون رو لبم نشست اما اینبار تهیونگ بود که به جای من جواب داد.
+معلومه که نه لارا....سوکی نمیتونه وزن زیادی تحمل کنه شما دیگه مثل قبل سبک نیستید ولی آلفا به محض اینکه از مراسم برگشت میاد تا بازم مسابقه رو ادامه بدیم.همه بچه ها شروع به سر و صدا و شادی کردنو کم کم از منو تهیونگ دور شدند.
×تهیونگی.....
تهیونگ دستش رو روی قبلش گذاشت
+امگای من......آلفا زود برمیگرده.
چشمی چرخوندم باز شروع کرد مسخره بازی مرتیکه دلقک دو دقیقه منو جدی نمیگیره.
×دو دقیقه جدی باش تهیونگ عین آدم رفتار کنی بد نیستا.تهیونگ لبخند مستطیلی معروف تحویلم داد و منو توی آغوشش کشید.
+چشم هیونگ هر امری بگی انجام میدم.
×خوبه.....دیگه نیاز به توضیح نداره که باید چیکار کنی.+حواسم هست هیونگ زود برمیگردم انقدر نگران نباش.
×دست خودم نیس تهیونگ دلم شور میزنه انگار قراره اتفاق بدی بیوفته.
تهیونگ سرش توی گردنم برد و نفس عمیقی از راحیه وانیلم کشید.+تا وقتی من اینجام از چیزی نترس هیونگ
سری تکون دادمو برادرم توی آغوشم فشردم. چشمام روی هم گذاشتم عطر ویسکی دور تا دورمون رو احاطه کرده بود. بعد از چند دقیقه از هم جدا شدیم.+اگه هیونگ اجازه میده برم آماده بشم.
لبخندی زدم.
×برو عزیز دل هیونگ....مواظب خودت باش تهیونگی.لبخندی زد و ازم دور شد.
نفس با صدا بیرون دادم از روزی که قرار بود امگای تهیونگ رو پیدا کنیم دقیقا دو ماه گذشته بود و هيچکس تقریبا قبول نمیکرد جفت تهیونگ بشه اکثرا از تهیونگ میترسیدن و گرگ تهیونگ هیچ رقبتی به جفتگیری با امگاها نداشت.

YOU ARE READING
فقط بهم بگو/Just Tell me
Werewolfفقط بهم بگو/Just tell me🔞 چی میشه اگه جفت حقیقی کیم تهیونگ امگایی باشه که به آلفای دیگه ای قولش داده باشن. و تهیونگی که فقط به آلفا های مذکر گرایش داره... چی میشه که اون امگارو انتخاب میکنه؟ اون آلفا چیکار میکنه وقتی امگاش جفت حقیقیش پیدا میکنه؟ . ...