C10

2.5K 410 38
                                    

بعد از اینکه چند خاطره درمورد ته‌مو، دوست پسر قبلی تهیونگ تعریف شد، دوست‌های تهیونگ تصمیم گرفتن بیشتر از این اونجا نمونن و برن.

مادربزرگ بعد از چکاپ هر روزه‌ش به اتاقش برگشت و بعد از اون جونگ‌کوک دوباره برگشت توی اتاق. حالا تهیونگ مونده بود و تهیونگ. تنهای تنها روی مبل زیبا و نسکافه‌ای رنگ نشسته بود و دلش می‌خواست با کسی صحبت کنه، اما هیچکسی رو نداشت. اگر می‌خواست دروغ بگه می‌گفت که اصلا هم دلش برای پدر و مادرش تنگ نشده اما شده بود.

با تمام اذیت‌شدن‌ها باز هم دلتنگ‌شون بود. جدا از اون روند احساسی‌ دوستانه‌ای که داشت با جونگ‌کوک طی می‌کرد به جای خوبی نرسید و کمتر از یک هفته‌ی دیگه قرارداد شیش ماهه‌ش با آقای جئون نیاز به تمدید داشت. بیرون رفت و بعد از خرید سوجو دوباره به اتاق خودش برگشت. خورد و خورد و خورد...

 خورد و خورد و خورد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
curio ┆KV  ✔️Where stories live. Discover now