part 1

7.6K 541 16
                                        

جونگ‌کوک آخرین ظرف عصرونه رو هم روی میز گذاشت و دنبال پسر کوچیک‌تر به سمت اتاق بازی رفت.

تهیونگِ 22 ساله توی اتاق، بین اسباب بازی‌هاش به خواب رفته بود، اون لیتل کیوت این‌قدر توی ساید 5 ساله‌اش بازی کرده بود که هم جونگ‌کوک و هم خودش از خستگی به خواب رفته بودن و فراموش کرده بودن ناهار بخورن.

جونگ‌کوک بعد از بیدار شدن اولین کاری که کرده بود آماده کردن عصرونه مورد علاقه پسر کوچیک‌تر بود.

نزدیک پسر کوچیک‌تر روی زمین نشست و آروم دستش رو توی موهای اون کشید و گفت:
_ ته‌ته، خوشگلم...

مکثی کرد و با لحن نرم‌تری ادامه داد:
_ توت‌فرنگی، نمی‌خوای بیدار شی؟

لیتل کوچولوی ما تکونی توی بغل عروسک خرس بزرگش خورد و سرش رو بیش‌تر توی شکم خرس صورتی‌رنگش فرو برد.

جونگ‌کوک لبخندِ کوچیکی زد و این‌بار گونه پسر‌ کوچیک‌تر رو نوازش کرد و گفت:
_ ته‌ته کوچولوی من نمی‌خواد بیدار بشه؟ پس یعنی همه بیسکویت‌های توت‌فرنگی که درست کردم رو باید خودم بخورم؟ یا شیر توت‌فرنگیه خوشمزه‌ای که منتظر ته‌ته‌اس باید دور ریخته بشه؟

پسر کوچیک‌تر با شنیدن اسم خوراکی‌های مورد علاقه‌اش تکونی خورد و چشم‌های کوچولوش رو باز کرد. با صدای بمی که نشونه تازه بیدار شدنش بود گفت:
_ سلام.

و دستش رو به سمت چشم‌هاش برد و اون‌ها رو مالید.

جونگ‌کوک لبخندی به بامزه‌گی پسر روبه‌روش زد و گفت:
_ تا ته‌ته بلند بشه و دست و صورتش رو بشوره منم می‌رم کیک مورد علاقه‌اش رو براش برش می‌زنم، خوبه؟

پسر کوچیک‌تر سری تکون داد و در جواب جونگ‌کوک گفت:
_ هیونگ ممنون ولی الان تو لیتل اسپیس نیستم خودم می‌تونم کارام رو انجام بدم، منتظرم باش.

جونگ‌کوک لبخندی زد و گفت:
_ خوبه تهیونگ، پس زود کاراتو انجام بده، ناهار نخوردیم و من بدجوری گشنمه.

تهیونگ سری تکون داد و وارد دستشویی توی اتاق شد.

جونگکوک هم بعد از ورود تهیونگ به دستشویی از اتاق بیرون رفت و کنار میز کوتاه جلوی مبل روی زمین نشست و تلویزیون رو روشن و کرد و به نتفلیکس وصل شد.

دنبال یه فیلم خوب بود که پسر تهیونگ هم کنارش نشست و بعد از برداشتن یکی از ماگ‌هایی که جونگ‌کوک از شیرتوت‌فرنگی پر کرده بود گفت:
_ چی می‌خوای ببینی؟

_ چیز خاصی مد نظرم نیست، فقط دارم می‌گردم ببینم چیز جالبی پیدا می‌کنم یا نه.

تهیونگ سری به نشونه تفهیم تکون داد و بعد از تکیه دادن سرش به مبل، فیلمی که جونگ‌کوک از روی پوسترش انتخابش کرده بود خیره شد.

Little Boy [ KOOKV ]  Where stories live. Discover now