P.T.1(what that noise?)

8.5K 505 11
                                        

خیلی آروم داشتم با همسرم راه میرفتم.

"عزیزم....سئون هو!...به نظرت این پالتو زیادی قشنگ نیست؟"

سئون هو اومد بغلم کرد و گونه‌مو بوسیدو گفت:

"تو تن تو همه چی قشنگه نفسم."

لبخند فیکی زدمو اروم گونه‌ش رو بوسیدم.
حیف هیچ وقت عاشقش نبودم.
از دور صدای خاصی شنیدم.
صدای....؟
صدای سوت زدن معروف؟....
نه....اون مُرده....
با چشمای گرد به سئون هو نگاه کردم در حالی که بدنم یخ زده بود که یاد یک سال پیش افتادم....

______________________________________

Wait next part.

He is change.Onde histórias criam vida. Descubra agora