82🍭

222 58 1
                                    


نایون/جین

Mommy:
جینی

J:
یئونی😍

Mommy:
کجایید؟

J:
خب یادته جونی هی میگفت میخواد یه بار توی زندگیشم که شده مست کنه؟

Mommy:
اوهوم و بعد مشغول نوشیدن مشروبای مختلف شد

Mommy:
بعد داشت باهات میرقصید

Mommy:
یا فقط داشت بپر بپر میکرد نمیدونم

Mommy:
تقریبا واسه دوساعت به قر دادن ادامه داد

Mommy:
بعدش حالش خوب نبود واسه همین تو بردیش طبقه ی بالا و دیگه نمیدونم

J:
بالا آورد و بعد یه اتاق پیدا کردیم که بتونه چند دقیقه ای دراز بکشه

Mommy:
عیوو

J:
یئونی خیلی نازه. هی میگه اگر کلمه ی زیبایی چهره داشت شبیه من میبود

J:
بعد یه چیزی تو مایه های "لبای جینی خیلی ناز، بزرگ و خیلی ناز به نظر میان" گفت

J:
و بعد گفت"به جینی نگو ولی عاشق وقتیم که قاشق بزرگه میشه و کاری میکنه احساس خوشگل بودن بکنم."

Mommy:
خدای من نمیتونم گریه کنم آرایشم خراب میشه

J:
الانم روی پام خوابه

Mommy:
چرا شما دوتا اینقدر نازید

J:
اون ناز ترینه🙂

Mommy:
در حالی که من مجبورم این شرایطو تنها سپری کنم تو داری حالشو میبری عزیزم

J:
خدایا بهم بگو چی شده😍 جونی به این زودیا بیدار نمیشه

Mommy:
جونگی واقعا ولم کرد چون بخاطر مینا اومده بود اینجا

Mommy:
پنج سال دوستی به این شکل دور انداخته شد😔😔

J:
ولی بهت گفت باهاش بری

Mommy:
مومو اونجا بود🤢

J:
رفیق بدون هیچ تمایلی میگم ولی مومو حسابی خوشگله

Mommy:
فکر کنم؟ این حقیقتو که ردش میکنیمو عوض نمیکنه

J:
چرا؟

Mommy:
فیلم اند گیمو لو داد

J:
عوو بازنده

Mommy:
میدونم درسته🤢

Mommy:
به هر حال. اولش با هت بودم و همه چی خوب بود. میرقصیدیم و خوش میگذروندیم

J:
عااا

Mommy:
تا اینکه مردم اومدن بینمون و سعی کردن با اون برقصن. من اینطوری بودم که نه من اینجاما. برید توی صف داشا

Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian TranslateWhere stories live. Discover now