-ترک کردن هیچچیز آسون نیست. همیشه یه تاوانی داره.
کشتیران تازهکار همونطور که شونههای پسر رو میمالید، به تمام تاوانهایی که درحال پرداختشون بود فکر کرد. حتی ترک کردنهای اجباری هم بهای خودشون رو داشتند.
-من نمیدونم کی برمیگردم. تنها از پسش برمیای؟
-توی تموم بیست و شش سال زندگیم چیکار میکردم مگه؟
چانیول خودش هم میدونست که سوالش احمقانه بوده اما باز هم احساس مسئولیت میکرد. در حقیقت نمیخواست جینهو دوباره به هر دلیلی سمت مواد برگرده.
-تا حالا ژاپن رفتی؟
جینهو شونههاش رو بالا داد تا حرکت دستهای چانیول رو متوقف کنه و بعد گفت:
-دوبار رفتم. بیشتر شهرهاش رو توی سفر اولی دیدم. اون موقع نوزده سالم بود.چانیول دوباره روی پلهها ایستاد و با تردید پرسید:
-میتونی باهام بیای جاهای خوبش رو نشونم بدی؟جینهو ابروهاش رو باتعجب بالا داد. چتریهای بلوند توی صورتش رو کنار زد و قبل از اینکه به سوال جواب بده، کمی فکرکرد. درست بود که نمیخواست تنها بمونه اما پذیرفتن ناگهانیاش هم وجههی خوبی نداشت.
-مطمئنی؟
چانیول سرش رو به نشونهی مثبت تکون داد و پسر با خونسردی گفت:
-باشه خب. اگه اینطور میخوای...-پس هروقت برگشتی هتل وسایلت رو جمع کن. کارت تموم شد پیام بده بیام دنبالت.
جینهو باشهی دیگهای گفت و همراه چانیول به سمت عرشهی کشتی قدم برداشت. توی این یک ماه کلی اتفاقات مختلف افتاده بود و دلیل اینکه از سئول به شهرِ چانیول رفته بود، حال نامساعد روحیاش توی هفتههای اول ترک بود. چانیول کلی اصرار کرده بود که میتونه توی خونهی اون بمونه اما جینهو برای خودش هتل گرفت چون حدس میزد که موندنش طولانی بشه. شاید دورشدن از خاک کره و سفر دریایی هم توی بهبود حالش میتونست تاثیرگذار باشه. باید موبایلش رو خاموش میکرد، همهچیز رو فراموش میکرد و خودش رو از نو میساخت.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
این چیزی نبود که میخواست اما به اونجا کشیده شده بود چون شب قبل اصلا موفق نشده بود که بخوابه. مدام از این پهلو به پهلوی دیگهاش چرخیده بود و درنهایت تصمیم گرفت که فقط برای یک بار اهمیت بده.
ژل خنک رو از روی سطح قفسهی سینهاش پاک کرد و تیشرتش رو فورا پوشید. معطل شدن طولانی مدتش، بهای اهمیتی بود که به دردش داده بود. کمی بعد هم وقتی که حرفهای پزشک متخصص رو شنید، فقط برای چند دقیقه اهمیت داد اما دیگه مهم نبود چون پیام بکهیون روی صفحهی موبایلش اومد. عشقش داشت بعد از یک ماه به خونه برمیگشت، هرچند قرار نبود خیلی خوشحال بمونن.
ВИ ЧИТАЄТЕ
Paralian.
Фанфікиکامل شده در فوریه ۲۰۲۴. Paralian: One who lives by the sea. پارالیان: کسی که کنارِ دریا زندگی میکند. Genre: Romance, Criminal, Angst, Smut, Psychological. Couples: Chanbaek, Vkook, Krisyeol, other چانیول پسرِ روستاییِ ساده که حتی گرایشاش رو هم در...
گلولهی پنجم.۹
Почніть із самого початку