Quartz - 2

1K 211 248
                                    

*فلش بک*** اوت 2016*

-اوپاااااا

با صدای شاد بورام، لبخند دندون نمایی زد و روی زمین نشست تا لحظه ای بعد دخترک خودشو تو آغوشش پرت کنه.

خنده واضحتری کرد و کمرشو به زمین رسوند و چند بار روی چمن های حیاط غلت زد. بعد از چند ثانیه آروم گرفت و در حالی که به کمر خوابیده بود، بورام رو محکمتر بغل کرد. 

دخترک چونشو روی سینه برادرش گذاشت تا بتونه لذت نوازش موهاشو از طرف دستای مردونه اش داشته باشه. با زیرکی گفت:

-عشق من کیه؟

تهیونگ به سوالی که در واقع متعلق به خودش بود، خندید. تلاش اون دختر بچه ی شش ساله با صدای ظریفش برای تقلید از صدای بم و مردونه برادرش واقعا بامزه بود.

تهیونگ هم جوابی که همیشه در مقابل این سوال از بورام میشنید رو تکرار کرد.

-منم؟

بورام خندش گرفته بود اما سعی کرد دوباره ادای برادرش رو دربیاره. اخم کرد و بازوی تهیونگ رو فشار ناچیزی داد.

-میپرسی؟ شک داری؟ نبینم یه لحظه هم به این موضوع شک کنیا

تهیونگ نتونست خندشو کنترل کنه و با صدای بلند خندید. گاز محکمی از لپ دخترک گرفت و بدن کوچیکش رو محکمتر به خودش فشرد

-میخوای بگی محلول فوق اشباع شده ایم؟

تهیونگ لبخندشو پررنگ تر کرد و بوسه ای روی موهای دختر نشوند.

-آره ما محلول فوق اشباع شده ایم

-نمیشه بهم بگی این جمله یعنی چی؟

تهیونگ موهای ابریشمی قهوه ای رنگشو به پشت گوشش فرستاد و با لبخندی که از روی لباش پاک نمیشد، به چشای منتظرش خیره شد.

-میدونی محلول اشباع شده چیه؟

-آره، توی یه لیوان آب گرم، سه قاشق شکر میتونه حل بشه. اگه تو یه لیوان آب گرم سه قاشق شکر حل کنیم، یه محلول اشباع شده داریم

تهیونگ لبخند تحسین آمیزی زد. حاضر بود قسم بخوره اون ریز به ریز حرفایی که هفته پیش راجب محلولها سر میز صبحانه بهش گفته بود رو یادشه.

-حالا یادته محلول فوق اشباع چیه؟

-آره، اگه بیشتر از سه قاشق شکر توی اون لیوان بریزیم، حل نمیشه و ته نشین میشه. اینم میشه یه محلول فوق اشباع

...SATIVA...[COMPLETED]Where stories live. Discover now