|Chapter 13|

1.3K 298 151
                                    


قسمت سیزدهم => خانواده ی منحرف

بنظرتون بدترین فاجعه ای که می‌تونه برای یک نفر رخ بده چیه؟ البته اگه اون یه نفر کیم تهیونگ باشه! بذارید داستان این بشر رو براتون تعریف کنم.

یه روز کیم تهیونگ، محبوب ترین گوینده ی کل کره خر می‌شه و بخاطر یه احساس مسئولیت که مثل خرمگس تو بدنش جهش می‌زد تصمیم می‌گیره به عروسیِ دوستش بره تا سبب خیر شه و مراسم رو بهم بزنه اما خب هیچی اونطوری که انتظارش رو داشت پیش نرفت و اونجا عشق زندگیش رو درحالی ملاقات کرد که بهش طناب میده -از پشت صحنه اشاره می‌کنن نخ جوابگو نبوده- بهرحال جناب کیم تهیونگ هم خامِ یک جفت چشم کهکشانی میشه.

داداش تو چشمای اون پسر رسما ستاره ها چشمک میزدن!


بله، همینکه جناب کیم گفت و باهاش می‌خوابه.

لعنتی با فکر کردن بهش هم می‌تونم سیخ شم

اهم.. اهم.. پناه برخدا این دیگه چه مدلشه. خب از این فاجعه که تهیونگ با اکسش ریخت رو هم و به نامزدش خیانت کرد بگذریم می‌رسیم به یک قتل ناخواسته و غیر عمد که 90 درصد اتفاق افتادنش تقصیر اون پسر با چشم های کهکشانی بود.. ودف؟ اینا چیه اینجا نوشته ما که واقعیت رو می‌دونیم! ولی خب من مأمورم و معذور پس حتماً باید این چیزهایی که دستم دادن رو بخونم، خب بگذریم بعدش تهیونگ فهمید بدبخت شده اما کل داستان همین نبود اون پسر خوشگله مجبورش کرد جسد رو دفن کنه و از اینکه جسده هم قصد تجاوز به جناب خوشتیپ تهیونگ رو داشت هم که گذر کنیم..

چه گذری؟؟ این چه عدالت بگا رفته ایه؟! اگه فن گرل هام بفهمن خون به پا می‌کنن!

بله درسته حق با جناب کیمه لطفاً آروم باشید.

در هرحال بیایید بریم جلوتر، جایی که تهیونگ مثل یه دوست فداکار تو عروسیِ دوستی که مادرشوهرش قصد تجاوز بهش داشت، شرکت کرد تا خوب بودنش رو ثابت کنه ولی اون دو مفلوک به این مرد نیکِ خدا حمله کردن و قصد داشتن چوب فرو کنن تو ماتحتش، عجب دنیایی شده!

ولی با این‌حال بازم عمق فاجعه اونجا نبود، بلکه جایی بود که تهیونگ الان داخلش قرار داشت!

تهیونگ پوفی کشید و با کنار انداختن روزنامه ی پلاسیده ای که عمرش رو کرده رو به دوربین برگشت و نعره زد.

_ عمق فاجعه دقیقاً همینجاست! این دستشوییِ فاکی درش بسته نمی‌شه!!

بهرحال شما باید درکش کنید، هیچی ترسناک تر و بدتر از دست‌شویی ای که درش قفل نمیشه وجود نداره. ناامن ترین مکان دنیاست! -عربده ی هولناک حضار در پشت صحنه-

_ ولی این همش نیست! اینجا سوسک و کثافت داره از در و دیوارش می‌ریزه و من ترجیح می‌دم تو جنگل برینم تا این خراب شده ی بو گندو!!

Fuck You |TKWhere stories live. Discover now