0.16

82 22 0
                                    


فکر کنم تصور اینکه همیشه راههای آسونتری هست راحته، اما شاید هیچ راه آسونی وجود نداشته باشه و همه راهها معمولی باشن. توی یه زندگی ممکن بود من ازدواج کرده باشم. توی یه زندگی دیگه ممکن بود فروشنده مغازه باشم. ممکن بود به پیشنهاد یه مرد بامزه برای خوردن قهوه جواب مثبت داده باشم. توی یه زندگی دیگه ممکن بود درحال تحقیق درباره یخچالهای قطب شمال باشم. توی یه زندگی ممکن بود قهرمان المپیک باشم. کی میدونه؟ هرثانیه روز داریم وارد یه جهان جدید میشیم. همه وقتمون رو هم صرف آرزوی داشتنِ یه زندگی متفاوت یا مقایسه خودمون با بقیه و همینطور نمونههای دیگه خودمون توی زندگی دیگه میکنیم، درحالی که هر زندگیای شامل حدی از خوبی و حدی از بدیه.

•کتاب: کتابخانه‌ی نیمه شب
نویسنده: مت هیگ

BooklandWhere stories live. Discover now