Writer's Povجونگ کوک با گرفتن کمر تهیونگ و انداختن دستش دور گردن خودش، بهش کمک کرد تا از اتاق خارج بشه. وقتی وارد نشیمن اون سوئیت نا آشنا شدند و چشم های تهیونگ جینی که روی مبل نشسته بود رو تشخیص دادند، درجا صدا زد:
- هیونگ!
صداش به نظر شوکه و بغض آلود می اومد.
جین با شنیدن صدای تهیونگ سریع آیپدش رو کنار گذاشت و تقریبا به سمت تهیونگ پرواز کرد و اونو از بغل جونگ کوک قاپید:- ته ته! اوه خدا خوبی؟
و درحالی که تهیونگ رو بغل می کرد با چشمایی تهدیدآمیز روی دست جونگ کوک که هنوز پشت کمر تهیونگ بود زد:
- به دونسنگم دست نزن!
جونگ کوک چشم چرخوند و به سمت بار رفت:
- جیزز.
تهیونگ با چشمایی اشک آلود سرشو روی شونه جین گذاشت:
- خدارو شکر حالت خوبه هیونگ! فکر... فکر کردم...
حتی گفتنش هم قلبش رو به درد می آورد. جین بهش کمک کرد تا روی مبل بشینه و بعد با محبت پرسید:
- فکر کردی چی؟
- هیچی... دیگه مهم نیست... فقط خوشحالم حالتون خوبه... هردوتون.
تهیونگ با لبخند کوچیکی گفت و در انتهای حرفش به جونگ کوک که مشغول ریختن یه لیوان بربن در کنار بار کوچیک سوئیت برای خودش بود نگاه کرد.
جونگ کوک بعد از خوردن جرعه ای، بدون اینکه به تهیونگ نگاه کنه به سمت مبل ها اومد و روی مبل تک نفره کرمی رنگ مقابلشون نشست.
برخلاف تهیونگ که یه بافت کلفت، شلوار پشمی و جوراب های بافتنی تنش بود، اون یه پیراهن طوسی با دو دکمه باز و شلوار پارچه ای مشکی تنش بود، تقریبا انگار یه مدیرعامله که تازه از شرکتش برگشته.
تهیونگ مژه های خیسش رو با پشت دست پاک کرد و آروم پرسید:- آم، چرا من اینا تنمه؟
جونگ کوک لیوان بربنشو آروم بین انگشتاش چرخوند و با خونسردی گفت:
- ماهیچه هات به خاطر حرکت کم توی این مدت و فشار آب خشک شدن، گرم موندن کمک می کنه زودتر خوب شی.
جین با سر تایید کرد و از روی میز باکس یک بار مصرف سوپی که برای تهیونگ سفارش داده بود رو برداشت و بازش کرد:
- بهتره غذا بخوری. اون عوضی خیلی وقته فقط بهت سرم خوراکی می زده.
تهیونگ قاشق پر از سوپی که جین توی دهانش کرد رو به آرومی قورت داد و پرسید:
- جیمین؟
حالت چهره صورت جونگ کوک سخت شد و جین با لحنی تیره جواب داد:
- البته، کی به جز اون مادرفاکر همچین بلایی سرت میاره؟
تهیونگ به جونگ کوک نگاه کرد و آروم پرسید:

YOU ARE READING
𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐃𝐨𝐥𝐥 | KOOKV
Fanfiction[Completed] با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید. نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه. آره. این هرگز قرار نبود بفهمه. هرگز. 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫...